گنجور

بخش ۵ - نعت امیرالمؤمنین

امیر المؤمنین شمع هدایت
چراغ دیده ها شاه ولایت
فلک یک خادم شب زنده دارش
چراغ افروز قندیل مزارش
دو شمع افروزد از مهر و مه بدر
به بالین و به پایینش شب قدر
چو گشتی ذوالفقارش گرم و خونریز
کشیدی خود زبان چون آتش تیز
دو سر زان تیغش ایزد آفریده
که خصمش کور گردد هر دو دیده
به تیزی چون زبان مار بودی
دو سر زان تیغ تیزش می نمودی
کس این پروانه چون بخشد به دشمن
که برگیرد سرش چون شمع از تن
چو شمع تیغ قهرش می برافروخت
به گردش هر که می گردید می سوخت
نبی از جمله شمع جمع بوده است
علی پروانه آن شمع بوده است
نبی جا بر کتف کردی ولی را
نگه کن پایه قدر علی را
علی با نور احمد بود الحق
دو شمع روشن از یک نور مشتق
الا ای پرتو انوار یزدان
چو برقی گه درخشان گاه پنهان
خوش ان کز شمع وصلت همچو خورشید
رسد پروانه دیدار جاوید
مرا داغ غلامی بر جبین است
نشان بخت سبز من همین است
بود کز شمع دیوانخانه عفو
دهد لطف توام پروانه عفو

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امیر المؤمنین شمع هدایت
چراغ دیده ها شاه ولایت
هوش مصنوعی: امیر المؤمنین مانند شمعی است که همواره روشنایی بخش راه هدایت است و دیدگان مردم را به سوی خود جلب می‌کند. او همچنین نشان‌دهنده مقام و رهبری است که بر همه حکومت می‌کند.
فلک یک خادم شب زنده دارش
چراغ افروز قندیل مزارش
هوش مصنوعی: آسمان یک خدمتگزار دارد که شب‌ها بیدار است و چراغی برای روشن کردن قبرش می‌افروزد.
دو شمع افروزد از مهر و مه بدر
به بالین و به پایینش شب قدر
هوش مصنوعی: دو شمع از عشق و محبت در کنار هم روشن شده‌اند، یکی در بالای سر و دیگری در پای او، در شب قدر که شب ارزشمندی است.
چو گشتی ذوالفقارش گرم و خونریز
کشیدی خود زبان چون آتش تیز
هوش مصنوعی: وقتی که ذوالفقار تو (شمشیر تو) داغ و در حال جنگ شد، زبانت را مانند آتش تیز و سوزان بیرون آوردی.
دو سر زان تیغش ایزد آفریده
که خصمش کور گردد هر دو دیده
هوش مصنوعی: دو طرف آن شمشیر را خداوند خلق کرده است، به گونه‌ای که دشمنش به طور کامل نابینا می‌شود.
به تیزی چون زبان مار بودی
دو سر زان تیغ تیزش می نمودی
هوش مصنوعی: تو مانند زبانی تیز و برنده هستی که خود را به دو طرف می‌کشد و از آن تیغ تیز نشانی می‌نماید.
کس این پروانه چون بخشد به دشمن
که برگیرد سرش چون شمع از تن
هوش مصنوعی: هیچ کس این پروانه را به دست دشمن نمی‌دهد، زیرا وقتی دشمن سرش را از تنش می‌گیرد، مانند شمعی است که خاموش می‌شود.
چو شمع تیغ قهرش می برافروخت
به گردش هر که می گردید می سوخت
هوش مصنوعی: زمانی که شمعِ خشم او روشن می‌شود، هر کسی که در اطرافش باشد، دچار سوختگی می‌شود.
نبی از جمله شمع جمع بوده است
علی پروانه آن شمع بوده است
هوش مصنوعی: پیامبر به عنوان منبع روشنی و هدایت در میان مردم قرار داشته و علی مانند یک پروانه به دور این روشنایی می‌چرخیده است.
نبی جا بر کتف کردی ولی را
نگه کن پایه قدر علی را
هوش مصنوعی: پیامبر بر دوش خود مهدی را قرار داده است، اما بر فضل و مقام علی توجه کن.
علی با نور احمد بود الحق
دو شمع روشن از یک نور مشتق
هوش مصنوعی: علی به نور محمد متصل بود و حقیقتاً مانند دو شمع روشن از یک نور به حساب می‌آیند.
الا ای پرتو انوار یزدان
چو برقی گه درخشان گاه پنهان
هوش مصنوعی: ای نور و تابش الهی، مانند رعد و برقی می‌درخشی که گاه واضح و روشن و گاه در پس پرده پنهان می‌شود.
خوش ان کز شمع وصلت همچو خورشید
رسد پروانه دیدار جاوید
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در پی وصال تو، مانند خورشید به پروانه‌ای که مشتاق دیدار است، نور می‌بخشد و جاودانه می‌درخشد.
مرا داغ غلامی بر جبین است
نشان بخت سبز من همین است
هوش مصنوعی: من نشانه‌ی خوشبختی‌ام را بر پیشانی‌ام دارم، که غلام‌بودن من است و این همان سرنوشت سبز و روشن من است.
بود کز شمع دیوانخانه عفو
دهد لطف توام پروانه عفو
هوش مصنوعی: با توجه به لطفت، پروانه‌ی شمع دیوانخانه از تو عذرخواهی می‌کند.