بخش ۲۸ - مژده دادن هاتف غیبی پروانه را
زهی دانای مقصود نهانی
زبان دان زبان بی زبانی
زهی آگه ز درد دردمندان
شفا بخش جراحتهای پنهان
عطای او که برق ناگهان است
چراغ افروز راه گمراهان است
محیط لطفش ارجنبد یکی دم
بشوید از گنه دامان عالم
چو خورشید کرم در بخشش آویخت
ز بحر لطف ابر رحمت انگیخت
بر آن لب تشنه رحمت کرد باران
در آن ظلمت چشاندش آب حیوان
چو از زاری دل پروانه میسوخت
چراغ حاجتش ایزد برافروخت
بگوش هوشش از غیب آمد آواز
که روشن شد چراغ دیده ات باز
چو برق لطف یزدانی درخشید
چراغی خواهدت از غیب، بخشید
ازین شب خواهدت صبحی دمیدن
بدان خورشید وش خواهی رسیدن
ترا زان نور چشم ای پاکدامن
رسولی میرسد چشم تو روشن
مخور غم زانکه ما از زاری تو
نظر داریم با بیداری تو
ز بیداری ترا کی خوار داریم
که شرم از دیده بیدار داریم
دلا گاهی درخشد کوکب تو
که بیداری بروز آرد شب تو
سر بیدار صاحب تاج معنی است
که بیداری شب معراج معنی است
تجلی را بشب کشف حجابست
چه بیند دیده یی کو مست خوابست
چو دولت چشم بختش برگمارد
نظر با دیده بیدار دارد
سعادت را بود فرخنده کوکب
طلوعی یکنفس آن هم دل شب
بشب عمری دگر بی اشتباه است
بخواب ار بگذرد عمری تباه است
گر افروزی چراغ شب نشینی
شب خود را بمعنی روز بینی
درین فانوس بی دود چراغی
نگردد حاصلت نقش فراغی
مرا پیر طریقت نکته یی گفت
به الماس حقیقت گوهری سفت
که گبرانی که آتشخانه تابند
به بیداری به از مستان خوابند
خداوندا، به بیداران فردت
به بیخوابی بیماران دردت
که از درد خودم بیماریی ده
وز آن بیماری ام بیداریی ده
بیا اهلی که وقت چاره سازیست
دل پروانه بس در جانگدازیست
بدلبر قاصد رازش رسانم
بیار خویشتن بازش رسانم
بخش ۲۷ - مناجات کردن پروانه: خوشا آن بنده با عهد و پیوندبخش ۲۹ - زاری شمع از فراق پروانه: بلایی همچو تنهایی نباشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی دانای مقصود نهانی
زبان دان زبان بی زبانی
هوش مصنوعی: زاویههای پنهان را تنها فردی آگاه و دانا میتواند درک کند، او کسی است که به خوبی میداند چگونه با زبان بیزبانی ارتباط برقرار کند.
زهی آگه ز درد دردمندان
شفا بخش جراحتهای پنهان
هوش مصنوعی: آفرین بر کسی که از رنجهای دردمندان آگاه است و میتواند زخمهای پنهان آنها را درمان کند.
عطای او که برق ناگهان است
چراغ افروز راه گمراهان است
هوش مصنوعی: بخشش و فضل او به مانند روشنایی ناگهانی است که در تاریکی مسیر گمراهان را روشن میکند.
محیط لطفش ارجنبد یکی دم
بشوید از گنه دامان عالم
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه از مهربانی و لطف او بهرهمند شویم، میتواند گناهان و ناپاکیهای جهان را پاک کند.
چو خورشید کرم در بخشش آویخت
ز بحر لطف ابر رحمت انگیخت
هوش مصنوعی: همچون خورشید که با بخشندگی خود روشنی میافشاند، از دریای مهربانیاش ابر رحمت را به حرکت درآورده است.
بر آن لب تشنه رحمت کرد باران
در آن ظلمت چشاندش آب حیوان
هوش مصنوعی: در آن تاریکی، باران رحمت بر لب تشنهاش بارید و او را با آب حیات سیراب کرد.
چو از زاری دل پروانه میسوخت
چراغ حاجتش ایزد برافروخت
هوش مصنوعی: زمانی که دل پروانه به خاطر درد و رنج میسوزد، خداوند چراغ درخواستش را روشن میکند.
بگوش هوشش از غیب آمد آواز
که روشن شد چراغ دیده ات باز
هوش مصنوعی: در گوش هوش او صدایی از عالم غیب به گوش رسید که باعث شد چراغ بصیرت و آگاهیاش روشن شود.
چو برق لطف یزدانی درخشید
چراغی خواهدت از غیب، بخشید
هوش مصنوعی: وقتی رضایت و رحمت خداوند مانند آذرخش درخشنده است، از عالم غیب نوری به تو عطا خواهد شد.
ازین شب خواهدت صبحی دمیدن
بدان خورشید وش خواهی رسیدن
هوش مصنوعی: از این شب، صبحی خواهد آمد و تو به سوی آن خورشید روشن خواهی رفت و به آن خواهی رسید.
ترا زان نور چشم ای پاکدامن
رسولی میرسد چشم تو روشن
هوش مصنوعی: چشم تو با نور پاکی و زیبایی اش روشنایی میبخشد و تو را به عنوان یک پیامآور پاکدامن میشناسد.
مخور غم زانکه ما از زاری تو
نظر داریم با بیداری تو
هوش مصنوعی: نگران نباش، چون ما از ناراحتی تو با آگاهی و بصیرت خود باخبر هستیم.
ز بیداری ترا کی خوار داریم
که شرم از دیده بیدار داریم
هوش مصنوعی: ما از بیداری تو هیچ کم ارزش نمیشویم، چرا که از نگاه بیدار شرم داریم.
دلا گاهی درخشد کوکب تو
که بیداری بروز آرد شب تو
هوش مصنوعی: دلانگیز است که گاهی ستارهی وجود تو به روشنی درآید و خواب شبانهات را به بیداری بدل کند.
سر بیدار صاحب تاج معنی است
که بیداری شب معراج معنی است
هوش مصنوعی: شخصی که در خواب بیدار و آگاه است، همانند کسی است که با شب زندهداری و تلاش روحانی، به اوج معانی و اسرار دست مییابد.
تجلی را بشب کشف حجابست
چه بیند دیده یی کو مست خوابست
هوش مصنوعی: تجلی، که به معنای نمایان شدن صفات و زیباییهای الهی است، در شب نسبت به روز بیشتر قابل درک است. اما کسی که در خواب به سر میبرد، نمیتواند چیزی ببیند و از درک آن زیباییها محروم است.
چو دولت چشم بختش برگمارد
نظر با دیده بیدار دارد
هوش مصنوعی: زمانی که شانس و اقبال او به او نگاه کند، با چشمی هوشیار و آگاه به وقایع پیرامون خود توجه دارد.
سعادت را بود فرخنده کوکب
طلوعی یکنفس آن هم دل شب
هوش مصنوعی: سعادت با طلوع یک ستاره خوشیمن و در یک لحظه، آن هم در دل شب به وجود میآید.
بشب عمری دگر بی اشتباه است
بخواب ار بگذرد عمری تباه است
هوش مصنوعی: اگر شب را با آرامش و بدون اشتباه سپری کنیم، میتوانیم عمرمان را بهتر مدیریت کنیم، ولی اگر در خواب بیحاصل و بدون درک بگذرانیم، عمرمان به هدر میرود.
گر افروزی چراغ شب نشینی
شب خود را بمعنی روز بینی
هوش مصنوعی: اگر چراغی برای روشن کردن شب خود روشن کنی، میتوانی تاریکی را به روشنی روز تشبیه کنی.
درین فانوس بی دود چراغی
نگردد حاصلت نقش فراغی
هوش مصنوعی: در این چراغ بدون دود، به دست آوردنت تنها تصویری از آرامش نخواهد بود.
مرا پیر طریقت نکته یی گفت
به الماس حقیقت گوهری سفت
هوش مصنوعی: شخصی دانا و راهنما به من نکتهای ارزشمند گفت که همچون الماس قیمتی و گرانبهاست.
که گبرانی که آتشخانه تابند
به بیداری به از مستان خوابند
هوش مصنوعی: افرادی که به آتش پرستش میکنند و همیشه در حال بیداری و تلاش هستند، از کسانی که در حال خواب و غفلتند، بهترند.
خداوندا، به بیداران فردت
به بیخوابی بیماران دردت
هوش مصنوعی: پروردگار، در روزگار آیندهات، به کسانی که بیدار و هوشیار هستند، نور ببخش و به بیمارانی که در رنج و درد هستند، آرامش عطا کن.
که از درد خودم بیماریی ده
وز آن بیماری ام بیداریی ده
هوش مصنوعی: از درد و رنجی که دارم، به من دردی دیگر بده تا از آن درد جدید بیدار شوم و آگاهی بیشتری پیدا کنم.
بیا اهلی که وقت چاره سازیست
دل پروانه بس در جانگدازیست
هوش مصنوعی: بیا ای دوست، که اکنون زمان پیدا کردن راه حل است؛ دل پروانه به اندازهای در رنج و عذاب است که باید نجاتش داد.
بدلبر قاصد رازش رسانم
بیار خویشتن بازش رسانم
هوش مصنوعی: من راز محبوب را به پیامآور او میگویم و خودم نیز آن را به او خواهم رساند.