گنجور

بخش ۶ - در خطاب زمین بوس گوید

ای شده در خانه جان منزلت
خانه جان یافته زان منزلت
ای شده مهر رخ تو زین چرخ
چرخ ازان آمده در عین چرخ
مهر تو ارزنده بیعت بود
یوسف از آن بنده بیعت بود
چشمه خور طلعت رخشان تو
یوسفی و صفوت رخ شان تو
روی تو آیینه خورشید تاب
می برد از ذره نومید تاب
طلعت تو صورت مهدی گراست
خوبی تو دیگر و مه دیگر است
دورم از آن آینه تابنده ام
گرچه از آن آینه تابنده ام
بردرت این بنده مسکین نهاد
خشت دراز شوق تو بالین نهاد
اهلی شیرین سخن از مدحت اوست
طوطی شکر شکن از مدحت اوست
از ره مدحت چو شکر خواست او
دایم از آن مرغ شکر خاست او
نامه مدحت همه یکسر نوشت
مدح تو گفت و غم دل در نوشت
در کف تو چامه او یا رسول
خود نهد این نامه او یا رسول
هم شه امروزی و هم شاه دی
بر همه عالم همه دم شاهدی
قرب تو گر از ره آلت بود
آلت آن مدحت آلت بود
هر که بر آلت دهد از جان درود
کشته آمرزش و غفران درود

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شده در خانه جان منزلت
خانه جان یافته زان منزلت
هوش مصنوعی: تو که در این خانه جان وارد شده‌ای، منزلت تو باعث شده است که این خانه روح و جان پیدا کند.
ای شده مهر رخ تو زین چرخ
چرخ ازان آمده در عین چرخ
هوش مصنوعی: ای که زیبایی چهره‌ات از این دنیا به‌دست آمده است، این زیبایی چرخش‌های روزگار را تحت تأثیر قرار داده است.
مهر تو ارزنده بیعت بود
یوسف از آن بنده بیعت بود
هوش مصنوعی: محبت و عشق تو، برای من قابل توجه و ارزشمند است، مانند بیعت یوسف که نشانی از وفاداری و تعلق به آن بنده دارد.
چشمه خور طلعت رخشان تو
یوسفی و صفوت رخ شان تو
هوش مصنوعی: چشمه‌ی پرنور صورت زیبای تو مانند یوسف (که به زیبایی مشهور است) و سرخی چهره‌ات همچون زینت و درخشش خاصی دارد.
روی تو آیینه خورشید تاب
می برد از ذره نومید تاب
هوش مصنوعی: چهره‌ی تو مانند آینه‌ای است که نور خورشید را به نمایش می‌گذارد و حتی از ذرات کوچک هم ناامید نمی‌شود.
طلعت تو صورت مهدی گراست
خوبی تو دیگر و مه دیگر است
هوش مصنوعی: چهره تو زیبا و دلرباست و زیبایی‌ات برتری خاصی دارد که مانند هیچ‌کس دیگر نیست.
دورم از آن آینه تابنده ام
گرچه از آن آینه تابنده ام
هوش مصنوعی: هرچند که من از آن آینه‌ی درخشان دور هستم، اما هنوز هم به نوعی از آن آینه تاثیر می‌پذیرم.
بردرت این بنده مسکین نهاد
خشت دراز شوق تو بالین نهاد
هوش مصنوعی: برادر عزیزم، این بنده‌ی فقیر را بر روی بستری از عشق و آرزوها قرار داده‌ای.
اهلی شیرین سخن از مدحت اوست
طوطی شکر شکن از مدحت اوست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که صحبت‌های شیرین و دلنشین اهلی به خاطر ستایش و بزرگی اوست، و همچنین طوطی که شکر را می‌شکند نیز به خاطر همین ستایش و جذابیت اوست. به عبارت دیگر، زیبایی کلام و شیرینی سخن به خاطر شخصیت ویژه اوست.
از ره مدحت چو شکر خواست او
دایم از آن مرغ شکر خاست او
هوش مصنوعی: وقتی که از او در ستایشش خواستم، مثل شکر همیشه آن پرنده زیبا برایش دمیده شد.
نامه مدحت همه یکسر نوشت
مدح تو گفت و غم دل در نوشت
هوش مصنوعی: تمام نامه را به توصیف و ستایش تو نوشت و غم دلش را نیز در آن گنجاند.
در کف تو چامه او یا رسول
خود نهد این نامه او یا رسول
هوش مصنوعی: این شعر اشاره دارد به اینکه شخصی نامه‌ای را به دست کسی می‌دهد که مورد اعتماد و عظیم است. این شخص خود را به عنوان فرستاده‌ای خاص و مهم توصیف می‌کند که حامل پیامی ویژه است. در واقع، پیام مهمی در دستان او قرار دارد که باید با دقت به آن توجه شود. این نامه نماد ارتباط و اعتماد بین فرستنده و گیرنده است.
هم شه امروزی و هم شاه دی
بر همه عالم همه دم شاهدی
هوش مصنوعی: تو هم در زمان حال سلطان هستی و هم در زمان گذشته پادشاه، در هر لحظه در تمام جهان تو شاهدی.
قرب تو گر از ره آلت بود
آلت آن مدحت آلت بود
هوش مصنوعی: اگر نزدیکیت به تو به واسطه وسیله‌ای باشد، آن وسیله هم برای ستودن توست.
هر که بر آلت دهد از جان درود
کشته آمرزش و غفران درود
هوش مصنوعی: هر کسی که با تمام وجود و ایمان خود به دیگری کمک کند و برای او دعا کند، بی‌شک از مشکلات نجات یافته و مورد آمرزش و بخشش قرار می‌گیرد.