گنجور

بخش ۲۲ - رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او

ساقی از آن چشمه کوثر نسیم
کآب رخ او داده ز گوهر بسیم
میکند آن آینه رو یاوری
تا تو در آن آینه روی آوری
در دل من بوی امیدست باز
چشم دل از روی امیدست باز
غنچه سربسته گل باز شد
هدهد پر بسته گل باز شد
خواند جم آن نامه و آن راز او
گفت که من نشنوم آنرا ز او
جم دگر آمد ره زاری سپرد
کرد خطی از پی یاری سپرد
کای گل از این خواری جم درگذر
چون گل و خار آمده هم درگذر
ره بده ای گلبن جان بخش من
تا رسد از خرمن جان بخش من
گر شده پر این چمن از صد هزار
کو یکی ای گل چو من از صد هزار
غصه من کز دل من خون مزید
آمده بر قصه مجنون مزید
گر دمد از کهگل من یاسمن
کی رود از این دل من یاس من
گر نظر ایگل سمن آسا کنی
صد دل آشفته تن آسا کنی
چشمه مهرت دل ما تشنه دید
چاره ما هیچ جز آتش ندید
مرغ اگر از صحبت گلزار سوخت
مرغ من از فرقت گل زار سوخت

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی از آن چشمه کوثر نسیم
کآب رخ او داده ز گوهر بسیم
هوش مصنوعی: ای ساقی، از چشمه‌ی کوثر، نسیمی بیاور که زیبایی چهره‌ات را با گوهرها زینت داده است.
میکند آن آینه رو یاوری
تا تو در آن آینه روی آوری
هوش مصنوعی: آینه‌ای وجود دارد که کمک می‌کند تا تو به خودت توجه کنی و خودت را بشناسی.
در دل من بوی امیدست باز
چشم دل از روی امیدست باز
هوش مصنوعی: در وجود من دوباره عطر امید احساس می‌شود و چشمانم به خاطر این امید به زیبایی‌ها خیره شده است.
غنچه سربسته گل باز شد
هدهد پر بسته گل باز شد
هوش مصنوعی: غنچه‌ای که هنوز شکفته نشده بود، اکنون گل باز کرده است و هدهد که پرهایش بسته بود، حالا آزاد شده و پرواز کرده است.
خواند جم آن نامه و آن راز او
گفت که من نشنوم آنرا ز او
هوش مصنوعی: جم نامه و راز را خواند و گفت که من از او اینها را نمی‌شنوم.
جم دگر آمد ره زاری سپرد
کرد خطی از پی یاری سپرد
هوش مصنوعی: جم دیگری آمد و به حال ناله و زاری افتاد، و پیامی از طرف خود برای درخواست کمک فرستاد.
کای گل از این خواری جم درگذر
چون گل و خار آمده هم درگذر
هوش مصنوعی: ای گل، از این عیب و ضعف بگذر؛ زیرا مانند گل و خار که هر دو در یک جا هستند، تو نیز می‌توانی از این وضعیت فراتر بروی.
ره بده ای گلبن جان بخش من
تا رسد از خرمن جان بخش من
هوش مصنوعی: ای گل باغ جان من، بگذار تا به سرچشمه زندگی و روحی که مرا زنده می‌کند، دسترسی پیدا کنم.
گر شده پر این چمن از صد هزار
کو یکی ای گل چو من از صد هزار
هوش مصنوعی: اگر این چمن پر شده است از گل‌های بیشمار، تو ای گل، همانند من از میان صد هزار، بی‌نظیری.
غصه من کز دل من خون مزید
آمده بر قصه مجنون مزید
هوش مصنوعی: غم من از دل من بیشتر شده و بر داستان مجنون افزوده شده است.
گر دمد از کهگل من یاسمن
کی رود از این دل من یاس من
هوش مصنوعی: اگر بوی خوش یاسمن از وجود من بلند شود، دیگر هیچ چیز از دل من خارج نخواهد شد.
گر نظر ایگل سمن آسا کنی
صد دل آشفته تن آسا کنی
هوش مصنوعی: اگر نگاهی چون پرنده‌ای با زیبایی به سوی من بیندازی، می‌توانی دل‌های آشفته را آرام کنی.
چشمه مهرت دل ما تشنه دید
چاره ما هیچ جز آتش ندید
هوش مصنوعی: محبت تو مانند چشمه‌ای است که دل ما را تشنه کرده، و ما هیچ راه حلی جز آتش عشق تو نمی‌بینیم.
مرغ اگر از صحبت گلزار سوخت
مرغ من از فرقت گل زار سوخت
هوش مصنوعی: اگر پرنده‌ای به خاطر صحبت با گلزار دچار سوزش و عذاب خاطر شود، پس پرنده من به خاطر دوری از گلزار بسیار رنج می‌کشد.