اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۴۲

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>ساقی سر اگر جدا به تیغ از تو بود</p></div>
<div class="m2"><p>خونبار دو دیده ام چو تیغ از تو بود</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>گر سر خواهی نهم بکف در پشت</p></div>
<div class="m2"><p>ور جان طلبی کجا تیغ از تو بود</p></div></div>

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۷۴۶

شمارهٔ ۴۳

ساقی سر اگر جدا به تیغ از تو بود
خونبار دو دیده ام چو تیغ از تو بود
گر سر خواهی نهم بکف در پشت
ور جان طلبی کجا تیغ از تو بود

هوش مصنوعی: این ابیات به رابطه عاشقانه و تیره‌روزی شاعر اشاره دارد. شاعر از سقم و درد و رنج عشق می‌گوید و به تاثیر عمیق معشوق بر حالش اشاره می‌کند. او بیان می‌کند که حتی اگر سرش جدا شود، احساساتش و نگاهش به معشوق تغییر نمی‌کند و همچنان تحت تأثیر اوست. این اشارات به تلاش برای فدای جان یا سر در راه عشق نشان‌دهنده عمق عشق و دلبستگی اوست.

شمارهٔ ۴۱

شمارهٔ ۴۲

هوش مصنوعی: ای ساقی، اگر سرم با تیغ تو جدا شود، چشمانم چون تیغ تو خونبار خواهد بود.

ساقی سر اگر جدا به تیغ از تو بود

خونبار دو دیده ام چو تیغ از تو بود

هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی سر خود را در دست بگیری و بگذاری پشت سر، یادت باشد اگر جان می‌طلبی، تیغی از تو به کجا خواهد بود.

گر سر خواهی نهم بکف در پشت

ور جان طلبی کجا تیغ از تو بود

شمارهٔ ۴۲

اطلاعات

برگردان به زبان ساده