شمارهٔ ۸
زان روز که آب و گل سرشتند مرا
در دل همه تخم مهر کشتند مرا
سرگشته از مهم که خورشید و خان
یکروز بحال خود نهشتند مرا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان روز که آب و گل سرشتند مرا
در دل همه تخم مهر کشتند مرا
هوش مصنوعی: از روزی که مرا با آب و گل آفریدند، در دل من همه جوانههای عشق را کاشتند.
سرگشته از مهم که خورشید و خان
یکروز بحال خود نهشتند مرا
هوش مصنوعی: دربارهی حالتی صحبت میکند که در آن، از مهمانی و شلوغی روزگار، فردی گیج و سردرگم شده است و در این میان، خورشید و زندگی او را به حال خود رها کردهاند. به نوعی احساس تنهایی و احساس کمتوجهی به خود را منتقل میکند، جایی که به نظر میرسد همه چیز در اطراف او در حال گذر است و او تنهاست.