بخش ۱۱ - از ابیات مصنوعه این غزل بیرون میآید
ای حسن تو آفت درونها
وی تنگدل از تو سینه ما
رخت دل و دین ببردی از من
ای گلرخ شوخ سر و بالا
دیدم گل آنجمالی جایی
رفتم ز قرار خویش آنجا
بی حسن توام چنین جگر ریش
جز تیر تو مرهمی مبادا
دست و دل عیش نیست با من
بی آنرخ و خواب نیز شبها
گاهی که شوم ز روی تو شاد
از روی تو جان شود توانا
چون یافت نشان قرب اهلی
گردید نیازمند اشیا
این بیت ازین غزل بیرون میآید و بدو نوع میتوان خواند عربی و فارسی
نفسی و بالی کان قرینی
چنین ترانی تا کی چنانی(کذا)
از توشیح اول ابیات قصیده این قطعه بر میخیزد مع آمین یا رب العالمین
هنر بعهد هنر پروری گرامی شد
که ظل سلطنتش جاودان بود یارب
نگین خاتم اقبال تا دم محشر
بنام حضرت یعقوب خان بود یارب
همیشه سایه این آفتاب عالمگیر
زبهر نظم جهان در جهان بود یارب
امین یارب العالمین
بخش ۱۰ - دایره تدویر: ایا شهی که بجان اهلیت گهر افشاندبخش ۱۲ - این قطعه از حشو مصارع اول قصیده مستخرج می شود و از الف خالیست: سرور دهر بحر جود و کرم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حسن تو آفت درونها
وی تنگدل از تو سینه ما
هوش مصنوعی: ای حسن، تو باعث روشنی و سرور در دلها هستی، اما ای دلهای تنگنظر، از تو سینه ما در痛 و رنج است.
رخت دل و دین ببردی از من
ای گلرخ شوخ سر و بالا
هوش مصنوعی: ای دختر زیبا و دستنشان، تو با طرز رفتار و زیباییات، دل و ایمان مرا از من گرفتی.
دیدم گل آنجمالی جایی
رفتم ز قرار خویش آنجا
هوش مصنوعی: دیدم گلی با چهرهای زیبا و جذاب، به جایی رفتم که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و تمام تمرکزم به سراغ آن گل رفت.
بی حسن توام چنین جگر ریش
جز تیر تو مرهمی مبادا
هوش مصنوعی: بدون زیبایی تو، دل من به شدت رنج میکشد و هیچ چیز جز تیر محبت تو نمیتواند به من آرامش بخشد.
دست و دل عیش نیست با من
بی آنرخ و خواب نیز شبها
هوش مصنوعی: بدون چهره زیبای محبوب، نه در دل خوشی و شادی وجود دارد و نه میتوان در شبها به خواب رفت.
گاهی که شوم ز روی تو شاد
از روی تو جان شود توانا
هوش مصنوعی: هرگاه از دیدن تو خوشحال شوم، روح من قوی و پرانرژی میشود.
چون یافت نشان قرب اهلی
گردید نیازمند اشیا
هوش مصنوعی: وقتی که نشانههای نزدیکی و محبت را دید، به دنبال چیزها و خواستههایش افتاد.
این بیت ازین غزل بیرون میآید و بدو نوع میتوان خواند عربی و فارسی
هوش مصنوعی: این بیت از این غزل به گونهای است که میتوان آن را به دو زبان عربی و فارسی خواند.
نفسی و بالی کان قرینی
چنین ترانی تا کی چنانی(کذا)
هوش مصنوعی: من و تو در یکدیگر پیوندی داریم، و این پیوند هر روز ما را به هم نزدیکتر میکند. تا چه زمانی باید به همین شکل ادامه دهیم؟
از توشیح اول ابیات قصیده این قطعه بر میخیزد مع آمین یا رب العالمین
هوش مصنوعی: از توضیحات ابتدایی این شعر مشخص میشود که یک درخواست یا دعا به خداوند با عبارت «آمین، ای پروردگار جهانیان» همراه است.
هنر بعهد هنر پروری گرامی شد
که ظل سلطنتش جاودان بود یارب
هوش مصنوعی: هنر در دوران سلطنت او ارزش والایی پیدا کرد و جاودانی شد. ای خدا، امید است که سلطنتش همیشه برقرار بماند.
نگین خاتم اقبال تا دم محشر
بنام حضرت یعقوب خان بود یارب
هوش مصنوعی: نگین خاتم اقبال تا روز قیامت به نام حضرت یعقوب خان باقی خواهد ماند، ای پروردگار.
همیشه سایه این آفتاب عالمگیر
زبهر نظم جهان در جهان بود یارب
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف نور و روشنایی زندگی میپردازد که همواره بر جهان سایه افکنده و برای نظم و ترتیب جهان ضروری است. گوینده به خداوند اشاره میکند و از او میخواهد که این نور همواره در جهان باقی بماند.
امین یارب العالمین
هوش مصنوعی: امین یارب العالمین به معنای کسی است که به طور خاص برای هدایت و راهنمایی انسانها توسط خدا انتخاب شده است. او به عنوان یک واسطه بین خداوند و بندگانش عمل میکند و تلاش میکند تا ارزشها و اصول اخلاقی را به آنها آموزش دهد.