گنجور

بخش ۶ - دایره مرکب مدور

از آنکه چهره بر افروخته گلت راهست
مرا فروخته رخ شمع رویت از انوار
لبت چو میشکند گلشکر در آ دیگر
دمی دگر بچمن مشک کن بچشمان خوار
تو رخ چو گل مکن ایماه از سمن پنهان
بگلرخی مه من قدر از سخن بردار
از چهره افروخته گل را مشکن
افروخته رخ مرو تو دیگر بچمن
گل را دیگر خجل مکن ایمه من
مشکن بچمن ایمه من قدر سخن

تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل

قافیه: مجرد

بحر: هزج اخرب مکفوف مجبوب

صنعت : مربع

ایا حریف گل اندام چون رسید بهار
ز بهر کام دل آور بلاله زار گذار
درست چون قدحست آفتاب گل برمی
بنوش ساغر و بر آتش دل آبی بار
گل در بهارست چون آفتابی
زد لاله زان رو بر آتش آبی

تقطیع: فعلن فعلون فعلن فعولن

قافیه: مطلق بردف

بحر: متقارب اثلم

صنعت: تشبیه کنایه

مخواه تا بتوان غیر ساقی گلچهر
به دور لاله کن از زهد غنچه سان انکار
مراست دیده بهنگام گلستان پیوست
بدان رفیق که باران شدست مرجان خوار
ایساقی گلچهره هنگام گلستانست
در لاله کن از غنچه آن برق که باران است

تقطیع: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن

قافیه: مطلق بردف و خروج

بحر: هزج مثمن اخرب

صنعت: تشبیه کنایه

حریف بزم گل از جوی خلد زان مستست
که سبزه خضر خرامست بر لب انهار
شدست خلد برین باغ و بنگر از سبزه
دمیده خضر خطان را بگرد گل شب تار
رهین جام شرابست هوش اهل نظر
ز جام لاله خرابست عقل هر هشیار
بزم گل چو خلد آمد خلد اگر شرابستش
سبزه خضر را ماند خضر اگر شبابستش

تقطیع: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن

قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید

بحر: هزج اشتر

صنعت: تشبیه مشروط

به سنبل چمنم زان نظر فتاد که هست
چنین عبیر فشان همچو طره دلدار
نمو نه رشته جان ساختستمش لیکن
ز جان بهست چو بشناختستمش یکبار
سنبل نمونه رشته جان ساختستمش
نی نی ز جان بهست چو بشناختستمش

تقطیع: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

قافیه: مطلق بر دفین و خروج و مزید و نایره

بحر: مضارع اخرب مکفوف محذوف

صنعت: تشبیه تفضیل

از آنکه چون گل بستان شده رخ مستان
چو مست از آن شده گل بسته لب ز خنده انار
چو بستان شد رخ مستان
چو مستان شد گل بستان

تقطیع: مفاعیلن مفاعیلن

قافیه: لزوم ما لا یلزم

بحر: هزج مربع

صنعت: تشبیه عکس

میان باغ دگر جوش میزند گل از آنک
چو مست باده مگر شوری افکند بهزار
حیات زندگیش همچو باده خون جوشد
که مرغ مست خروشد بنوحه از اشجار
ضعیف را بلب جو نشاط از آن خیزد
که هر سو از لب جو میدمد خط زنگار
می اگر جوش زند گل ز چه جوشد بلب جو
مست اگر شور کند مرغ خروشد ز چه هر سو

تقطیع: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن

قافیه: معروف و مجهول

بحر: رمل مثمن مخبون

صنعت: تشبیه اضمار

رسید سوی چمن سبزه و فرح بخش است
زهی ز بخت دل افروز گشته کشته و کار
تو خاک بین ز دم باد در سمن سایی
زهی چو روح دل آسا گلی عبیر غبار
چمن سبز و فرح بخش و دم باد سمن سای
زهی بخت دل افروز و زهی روح دل آسای

تقطیع: مفاعیل مفاعیل مفاعیل مفاعیل

قافیه: لزوم مالایلزم

بحر: هزج مکفوف مقصور

صنعت: لف و نشر مرتب

یقین که لاله ساغر زده پرستدمی
نشانده عادل عهدش مگر زمی بکنار
میان گشوده لبان گل زمی دهان شسته
چنین که سد شریعت ببست شاه دیار
لاله ساغر زده بر سنگ و لب از می شسته
شاه عادل مگر این سد شریعت بسته

تقطیع: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

قافیه: اختلاف حذو

بحر: رمل مخبون محذوف

صنعت: حسن مقطع

قرار مصر دل و یوسف شهنشاهان
شه دل آینه یعقوب خان ذومقدار
وجیه صورت و خسرو نژاد و صاحب علم
که هم مصاحب حلم است و هم حلیس وقار
یوسف شه نشان صاحب علم
شاه یعقوب خان صاحب حلم

تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلن

قافیه: محجوب

بحر: خفیف مسدس مخبون محذوف

صنعت: مراعات نظیر

بجان سروری از چشم مردمی ناظر
به گنج خوشدلی و بحرخرمی مختار
جان سروری چشم مردمی
گنج خوشدلی بحر خرمی

تقطیع: فاعلن فعل فاعلن فعل

قافیه: اختلاف توجیه(کذا)

بحر: متدارک مخبون مقطوع

صنعت: استعاره

چنانچه مهر نماید فروغ بر همه کس
شدست نور فزا در همه دل ابرار
از آنکه ظل کرم گسترد همیشه کند
حجر بمهر هنر پروری در شهوار
مهر نما بر همه کس ظل کرم گستریش
نور فزار در همه دل مهر هنرپروریش

تقطیع: مفتعلن ۴ بار

قافیه: اختلاف نفاذ(کذا)

بحر: رجز مطوی

صنعت: مدح موجه

نگه چو کرده سوی نعل خنگ او از دور
ز خویش رفته مه نو بگنبد دوار
بعرصه گرشه چوگان نموده گه گه زان
هلال مه مه ازین عرصه کرده است کنار
چو نعل خنگش نموده گه گه
ز خویش رفته هلال مه مه

تقطیع: فعول فعلن فعول فعلن

قافیه: مکرر

تقطیع: متقارب مقبوض اثلم

صنعت: اغراق

وجود ماست کم از ذره یی و او چون مهر
در آمدست بجذب دل از یمین و یسار
دمیده در کرمش صد گل از سپهر امید
نموده سحری از اینگونه بر دل احرار
ما ذره و او در کرم سپهری
در جذب دل از ما نموده سحری

تقطیع: مفعول مفاعیل فاعلاتن

قافیه: اختلاف حرف قید

بحر: قریب اخرب

صنعت: ذوبحرین(کذا)

یقین که کس علم ظلم بر نمی دارد
که میزند کرمش کوس عدل در اقطار
اگر کند بگدایی تطاولی شاهی
کشد بصولت شاهی مقابلش بردار
علم ظلم نماند تطاولش
که زند کوس عدالت مقابلش

تقطیع: فعلاتن فعلاتن مفاعلن

قافیه: اختلاف اشباع

بحر: غریب مخبون

صنعت: مراعات نظیر

رواست آنکه غلامش کند زر تبت و قدر
عزیز یوسف مصری غلام و خدمتکار
براه اوست همه مشک ناب خاک زمین
وزوست خوار زمان در مقام عز و وقار
مشک در راه اوست خاک زمین
یوسف مصر ازاوست خوارزمان

تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلات

قافیه: اختلاف ردف

بحر: خفیف مسدس مخبون صدرو ابتدا سالم

صنعت: محتمل الضدین

هر آن براق که وی را گهی شود حامل
چو باد بگذرد از رخش خاک برق آثار
مگو که عرش تواند ستیزه با ذاتش
چنین که ریزد خوناب از آتش پیکار
هر براقی که شود حاکل عرش ذاتش
باد از خاک برانگیزد و آب از آتش

تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

قافیه: معمول

بحر: رمل مخبون محذوف

صنعت: متضاد

یقین بود که ازو دوستان شده چون سرو
بخرمی دل ایشان بعیش و نوش گوار
شدند خرم و خندان از و محبان لیک
همیشه خصم گدازان ز آتش ادبار
دوستانش چو سرو خرم و خندان
دل ایشان بعیش و خصم گدازان

تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلاتان

قافیه: ایطاء جلی

بحر: خفیف مسدس مخبون عروض و ضرب مسبغ

صنعت: سحر حلال

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از آنکه چهره بر افروخته گلت راهست
مرا فروخته رخ شمع رویت از انوار
هوش مصنوعی: از آنجا که چهرهٔ درخشان تو مرا جلب کرده، احساس می‌کنم که در این نور شمعی چون روی تو هستم.
لبت چو میشکند گلشکر در آ دیگر
دمی دگر بچمن مشک کن بچشمان خوار
هوش مصنوعی: زمانی که لبانت مانند گل شکوفه می‌زند، آن لحظه‌ای است که می‌توانی دیگر بار طبیعت را درک کنی و با روحی تازه به شگفتی‌های زندگی نگاه کنی. در این حال، باید تجربه‌ای تازه و دلنشین را برای دیگران نیز به ارمغان آوری.
تو رخ چو گل مکن ایماه از سمن پنهان
بگلرخی مه من قدر از سخن بردار
هوش مصنوعی: چهره‌ات را مانند گل زیبا کن و زیبایی‌ات را از دیگران پنهان نکن. بگذار دیگران هم از زیبایی تو بهره‌مند شوند و از سخن گفتن درباره‌ات خودداری کن.
از چهره افروخته گل را مشکن
افروخته رخ مرو تو دیگر بچمن
هوش مصنوعی: از چهره درخشانی که گل دارد، تو هم خود را معصوم و با طراوت نگه‌دار. این زیبایی و شادابی را از دست نده.
گل را دیگر خجل مکن ایمه من
مشکن بچمن ایمه من قدر سخن
هوش مصنوعی: به گل دیگر شرمندگی نده، ای پدر من. با بچه‌های من بدرفتاری نکن. قدر سخن را بدان و احترامش را حفظ کن.
تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک عبارت یا جمله به قسمت‌های کوچکتر است. در اینجا به نوعی از تحلیلی خاص اشاره شده که شامل الگوهای خاصی از ترانه‌ها یا وزن‌های شعری می‌شود. مفعول، مفاعیل، و فعل به جنبه‌های مختلفی از این الگوها اشاره دارند که در ساختار و آهنگ شعر به کار می‌روند.
قافیه: مجرد
هوش مصنوعی: این پاراگراف به موضوعی اشاره دارد که در آن قافیه‌ها به شکل مجرد و بدون در نظر گرفتن زمینه یا مفهوم خاصی مورد بررسی قرار می‌گیرند. در این دسته‌بندی، اشعار و متون ادبی بر اساس تکرار صداها و الگوهای آوایی آن‌ها تحلیل می‌شوند، بدون اینکه به معانی عمیق یا محتوای آن‌ها پرداخته شود. این روش می‌تواند به درک بهتر ساختارهای زبانی و هنری کمک کند.
بحر: هزج اخرب مکفوف مجبوب
هوش مصنوعی: بحر: هزج اخرب مکفوف مجبوب به نوعی از وزن شعری اشاره دارد. در این وزن، ویژگی‌هایی مانند ترتیب هجای کوتاه و بلند خاصی وجود دارد که به شاعران این امکان را می‌دهد تا شعری با ریتم و متعادل بسازند. این وزن به دلیل قاعده‌ها و الگوهای خاصش، در شعر عربی و فارسی اهمیت ویژه‌ای دارد.
صنعت : مربع
هوش مصنوعی: صنعت به عنوان یک بخش مهم از اقتصاد، شامل فعالیت‌هایی است که به تولید کالا و خدمات مربوط می‌شود. این بخش می‌تواند شامل انواع مختلفی از صنایع مانند کشاورزی، تولید، خدمات و فناوری باشد. هدف اصلی صنعت، ایجاد ارزش افزوده و فراهم کردن نیازهای جامعه است. همچنین، صنعت می‌تواند به افزایش اشتغال و توسعه اقتصادی کمک کند.
ایا حریف گل اندام چون رسید بهار
ز بهر کام دل آور بلاله زار گذار
هوش مصنوعی: بهار که می‌رسد، با زیبایی‌هایش می‌تواند دل‌ها را شاد کند. به همین خاطر، کسانی که به زیبایی عادت دارند، به دنبال لذت و سرور هستند و از گل‌ها و شگفتی‌های طبیعت بهره‌مند می‌شوند.
درست چون قدحست آفتاب گل برمی
بنوش ساغر و بر آتش دل آبی بار
هوش مصنوعی: چون گل در آفتاب می‌درخشد، تو هم مثل یک جام پر از خوشی، از دنیای اطرافت لذت ببر و برای تسکین دل پرآتش‌ات کمی آب بپاش.
گل در بهارست چون آفتابی
زد لاله زان رو بر آتش آبی
هوش مصنوعی: گل در بهار شکوفا می‌شود، چون آفتاب بر لاله می‌تابد و از این رو رنگ آبی آتشین به خود می‌گیرد.
تقطیع: فعلن فعلون فعلن فعولن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یا تقسیم‌بندی است. در اینجا به نوعی قواعد وزنی شعر اشاره شده است که شامل الگوهای مشخصی از هجای بلند و کوتاه هستند. به‌طور خاص، چهار بخش یا الگو معرفی شده‌اند که به ترتیب "فعلن"، "فعلن"، و "فعولن" نامیده می‌شوند. این قالب‌ها به شاعر کمک می‌کنند تا ریتم و وزن مناسبی را در اشعار خود ایجاد کند.
قافیه: مطلق بردف
هوش مصنوعی: قافیه: مطلق بردف
بحر: متقارب اثلم
هوش مصنوعی: بحر متقارب اثلم به نوعی از وزن شعر اشاره دارد که در آن ترتیب هجاها و تنش‌های وزنی خاصی به کار رفته است. این ساختار شعری معمولاً دارای آهنگی ملایم و متناسب است و می‌تواند در قالب اشعار مختلفی به کار رود.
صنعت: تشبیه کنایه
هوش مصنوعی: صنعت به معنای مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرایندهایی است که به تولید کالاها و خدمات مربوط می‌شود. همچنین، این واژه می‌تواند به نوع خاصی از فعالیت‌های اقتصادی و تجاری نیز اشاره داشته باشد. توصیف صنعت شامل بررسی جنبه‌های مختلف آن، از جمله تکنولوژی، نیروی کار، و بازارهای مصرف است. در واقع، صنعت نمایانگر تعامل پیچیده‌ای بین عرضه، تقاضا، و عوامل دیگری است که بر موفقیت اقتصادی یک کشور تاثیر می‌گذارند.
مخواه تا بتوان غیر ساقی گلچهر
به دور لاله کن از زهد غنچه سان انکار
هوش مصنوعی: نخواه که کسی غیر از ساقی زیبایی که لاله را احاطه کرده، بتواند از محبت و زیبایی دور بماند، همان‌طور که غنچه به خاطر زهد و تقوا انکار می‌کند.
مراست دیده بهنگام گلستان پیوست
بدان رفیق که باران شدست مرجان خوار
هوش مصنوعی: چشمان من در زمانی که به گلستان رسید، به آن دوست وصل شد که چون باران، مرجان را ارزشمند کرده است.
ایساقی گلچهره هنگام گلستانست
در لاله کن از غنچه آن برق که باران است
هوش مصنوعی: ایساقی با چهره زیبا و دلربا در فصل شکوفه‌ها مانند گلستان است. در میان لاله‌ها، از غنچه‌ای بگو که مانند باران درخشان است.
تقطیع: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن
هوش مصنوعی: تقطیع: ترکیب‌های واژه‌ای شامل مفعول مفاعیلن و مفعول مفاعیلن.
قافیه: مطلق بردف و خروج
هوش مصنوعی: قافیه به معنای هم‌صدا بودن یا هم‌نگاری در انتهای کلمات است و می‌تواند احساس زیبایی و هماهنگی را در شعر و موسیقی ایجاد کند. همچنین، می‌تواند به مفهوم رهایی و آزادگی هم اشاره داشته باشد.
بحر: هزج مثمن اخرب
هوش مصنوعی: بحر: هزج مثمن اخرب به نوعی از وزن شعر اشاره دارد که دارای چهار بخش است و الگوی خاصی در چیدمان هجاش دارد. در این نوع شعر، بر اساس قواعد موزون و قافیه، واژه‌ها و عبارات به گونه‌ای کنار هم قرار می‌گیرند که معانی و احساسات خاصی را به مخاطب منتقل کنند. این الگو در ادبیات عرب و اشعار فارسی رایج است و شاعر با استفاده از آن می‌تواند جاذبه و زیبایی خاصی به آثارش ببخشد.
صنعت: تشبیه کنایه
هوش مصنوعی: این نوع ادبیات به استفاده از تشبیه و کنایه اشاره دارد. در این سبک، نویسنده با استفاده از شباهت‌ها و نشانه‌ها، مفاهیم یا احساسات خاصی را منتقل می‌کند. تشبیه به مقایسه میان دو چیز مختلف برای روشن‌تر کردن یک ویژگی یا صفت خاص اشاره دارد، در حالی که کنایه به طعنه زدن یا اشاره غیرمستقیم به موضوعی دیگر برای بیان یک نکته خاص نسبت داده می‌شود. این ابزارها به نویسنده کمک می‌کنند تا به طور مؤثرتری با مخاطب ارتباط برقرار کند و ایده‌های خود را به شکل جذاب‌تری بیان کند.
حریف بزم گل از جوی خلد زان مستست
که سبزه خضر خرامست بر لب انهار
هوش مصنوعی: دوست هم‌نشین باغ گل، از رودخانه بهشتی مست و شاداب است، چرا که گیاهان سبز و سرزنده به آرامی بر لب‌های نهرها در حال رقصیدن هستند.
شدست خلد برین باغ و بنگر از سبزه
دمیده خضر خطان را بگرد گل شب تار
هوش مصنوعی: بهشت در این باغ روییده و ببین که چگونه سبزه‌ها جلوه‌گری می‌کنند و خطوط سبز رنگی بر گرد گل در شب ایجاد شده است.
رهین جام شرابست هوش اهل نظر
ز جام لاله خرابست عقل هر هشیار
هوش مصنوعی: اهل نظر و کاردان‌ها در اثر شراب به دست آمده از گل لاله، عقل خود را به نوعی از دست داده‌اند و به حالت نشئه درآمده‌اند. در واقع، نوشیدن این شراب باعث شده که آن‌ها از حالت طبیعی خود خارج شوند و هوش و تدبیرشان تحت تأثیر قرار گیرد.
بزم گل چو خلد آمد خلد اگر شرابستش
سبزه خضر را ماند خضر اگر شبابستش
هوش مصنوعی: مهمانی گل مانند بهشت است و اگر شراب باشد، سبزه‌هایش مانند سبزه‌های خضر خواهد بود و اگر جوانی در میان باشد، به آن زیبایی و شادابی می‌افزاید.
تقطیع: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن
هوش مصنوعی: تقطیع بیانگر الگوی وزنی یک شعر است که به ترتیب فاعلن و مفاعیلن تکرار می‌شود. در این ساختار، هر بخش دارای تعداد مشخصی هجاست که به شکل خاصی تنظیم شده‌اند. به طور کلی، این نوع تقطیع در شعرهای فارسی به کار می‌رود و به ایجاد ریتم و موسیقی در شعر کمک می‌کند.
قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید
هوش مصنوعی: قافیه به معنای توافق یا همسانی در پایان کلمات است و در شعر و ادبیات کاربرد دارد. در اینجا، کلمات «مطلق»، «بردف»، «خروج» و «مزید» به عنوان نمونه‌هایی از قافیه آورده شده‌اند. این کلمات در برخی آثار ادبی و شعری به صورت هماهنگ و مشابه در پایان‌سازی جملات یا اشعار می‌آیند.
بحر: هزج اشتر
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی از وزن شعری اشاره دارد که به نام "هزج" شناخته می‌شود و در شعر فارسی و عربی به کار می‌رود. "اشتر" به معنای "شتر" است و با این وزن شعر، به نوعی از آهنگ و ریتم نشانه می‌دهد که شعرا از آن برای خلق اثرات هنری خود استفاده می‌کنند.
صنعت: تشبیه مشروط
هوش مصنوعی: صنعت: مقایسه‌ای با شرط خاص.
به سنبل چمنم زان نظر فتاد که هست
چنین عبیر فشان همچو طره دلدار
هوش مصنوعی: چون به سنبل چمن نگاه کردم، متوجه شدم که بوی خوشی شبیه به عطر موهای محبوبم دارد.
نمو نه رشته جان ساختستمش لیکن
ز جان بهست چو بشناختستمش یکبار
هوش مصنوعی: من رشته‌ای از جان خود بافته‌ام، ولی وقتی به عمق وجودش پی بردم، به راستی متوجه ارزش آن شدم.
سنبل نمونه رشته جان ساختستمش
نی نی ز جان بهست چو بشناختستمش
هوش مصنوعی: سنبل نماد زیبایی و لطافت است و من آن را به عنوان گلی از جان خودم خلق کرده‌ام. زمانی که آن را شناختم، متوجه شدم که چقدر از جانم به آن تعلق دارد.
تقطیع: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
هوش مصنوعی: تقطیع به هفت بخش تقسیم بندی می‌شود که شامل چهار نوع مفعول، فاعلات، مفاعیل و فاعلن است.
قافیه: مطلق بر دفین و خروج و مزید و نایره
هوش مصنوعی: قافیه شامل کلمات و عناصری است که بر اساس قوانین خاصی با هم هماهنگ هستند و در شعر یا آهنگ به کار می‌روند. این قافیه‌ها می‌توانند به شکل‌های مختلفی از جمله دفین (نقش مهمی در ساختار شعر)، خروج (تغییر در ساختار)، مزید (اضافه شدن ترکیبات جدید) و نایره (فرم‌های خاص و زیبا) وجود داشته باشند.
بحر: مضارع اخرب مکفوف محذوف
هوش مصنوعی: بحر: نوعی از شعر است که در آن فاعل‌ها یا جملات گاهی حذف یا تغییر می‌یابند.
صنعت: تشبیه تفضیل
هوش مصنوعی: صنعت، یا هنر تشبیه تفضیل، به معنای مقایسه و برتری دادن یک چیز به چیز دیگر است. این نوع بیان به شاعر یا نویسنده اجازه می‌دهد تا ویژگی‌های خاصی را در یک مورد برجسته کنند و آن را با موردی دیگر مقایسه کنند تا احساسات و تصویرسازی بهتری را در ذهن مخاطب ایجاد کنند. به این ترتیب، تشبیه تفضیل می‌تواند تاثیر بیشتری بر روی خوانندگان داشته باشد و آن‌ها را بیشتر جذب کند.
از آنکه چون گل بستان شده رخ مستان
چو مست از آن شده گل بسته لب ز خنده انار
هوش مصنوعی: چهره زیبا همچون گل باغ شده، و حالت شاداب و سرمست شبیه به مستی آن گل است. لب‌هایش مانند دانه‌های انار از خنده بسته شده‌اند.
چو بستان شد رخ مستان
چو مستان شد گل بستان
هوش مصنوعی: وقتی باغ به زیبایی و شادابی می‌رسد، زیبایی‌های چهره مستان نیز درخشان‌تر می‌شود و گل‌های باغ نیز شبیه مستان خوشحال و سرزنده به نظر می‌آیند.
تقطیع: مفاعیلن مفاعیلن
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و شکستن یک الگو یا ساختار به بخش‌های کوچکتر است. در اینجا، فرمی خاص به نام "مفاعیلن مفاعیلن" وجود دارد که به نوعی قافیه یا وزن در شعر اشاره دارد. این فرمت به لحن و ریتم شعر کمک می‌کند و عموماً در اشعار کلاسیک به کار می‌رود.
قافیه: لزوم ما لا یلزم
هوش مصنوعی: قافیه: الزامی که وجود ندارد
بحر: هزج مربع
هوش مصنوعی: در اینجا به موضوع هزج مربع پرداخته شده است. هزج مربع یکی از انواع بحر در علم عروض و وزن شعر است که دارای ساختار خاص خود است.
صنعت: تشبیه عکس
هوش مصنوعی: صنعت تشبیه عکس به فرآیندها و تکنیک‌هایی اشاره دارد که در آن تصاویر، صحنه‌ها یا اشیاء به کمک روش‌های مختلف شبیه‌سازی می‌شوند. این فرآیند می‌تواند شامل ایجاد تصاویر دیجیتال، انیمیشن‌ها یا مدل‌سازی‌های سه‌بعدی باشد که هدف آن بازسازی واقعیت یا خلق تصاویری جدید است. این صنعت به دلیل نیاز به تصاویر با کیفیت بالا در زمینه‌های مختلفی همچون تبلیغات، سینما، بازی‌های ویدیویی و هنرهای تجسمی اهمیت زیادی دارد. تکنولوژی‌های پیشرفته در این حوزه به هنرمندان و طراحان این امکان را می‌دهد که ایده‌های خلاقانه خود را به تصویری واقعی تبدیل کنند.
میان باغ دگر جوش میزند گل از آنک
چو مست باده مگر شوری افکند بهزار
هوش مصنوعی: در میان باغ، گل‌ها به طرز شگفت‌انگیزی شکوفا می‌شوند، گویی که مست از باده هستند و شوری و هیجانی را به همه جا می‌افشانند.
حیات زندگیش همچو باده خون جوشد
که مرغ مست خروشد بنوحه از اشجار
هوش مصنوعی: زندگی او مانند شراب زنده و پرنشاط است که مرغی خوش‌حال از روی درختان آواز می‌خواند و شادی و شوق را به نمایش می‌گذارد.
ضعیف را بلب جو نشاط از آن خیزد
که هر سو از لب جو میدمد خط زنگار
هوش مصنوعی: شخصیت ضعیف، از انرژی و شادابی اطرافش تأثیر می‌پذیرد و این شادابی وقتی به او می‌رسد که در هر گوشه، نشانه‌هایی از زندگی و زیبایی به چشم می‌خورد.
می اگر جوش زند گل ز چه جوشد بلب جو
مست اگر شور کند مرغ خروشد ز چه هر سو
هوش مصنوعی: اگر شراب بجوشد، گل به چه دلیل شکوفه می‌زند؟ و اگر پرنده‌ای سرمست شود، چه چیزی باعث می‌شود که خروس صبحگاهی بانگ سر دهد؟
تقطیع: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن
هوش مصنوعی: تقطیع: الگو یا الگوهای موزون در شعر که به تکرار مقاطع مشخصی از ضرباهنگ اشاره دارد.
قافیه: معروف و مجهول
هوش مصنوعی: قافیه: شناخته شده و ناشناخته
بحر: رمل مثمن مخبون
هوش مصنوعی: بحر: نماد یا نشانه‌ای از رملی که به صورت شکل مثمن (هشت‌ضلعی) و با حالتی مخبون یا پنهان در نظر گرفته شده است.
صنعت: تشبیه اضمار
هوش مصنوعی: صنعت تشبیه اضمار به معنای استفاده از تشبیه به گونه‌ای است که در آن چیزی به صورت غیرمستقیم و نه به شکل صریح بیان می‌شود. در این نوع تشبیه، ویژگی یا خصوصیاتی از یک موضوع به موضوع دیگر نسبت داده می‌شود، بدون اینکه به وضوح نامی از آن برده شود. به این ترتیب، احساس و تصویر خاصی در ذهن خواننده یا شنونده ایجاد می‌شود.
رسید سوی چمن سبزه و فرح بخش است
زهی ز بخت دل افروز گشته کشته و کار
هوش مصنوعی: به باغ سرسبز و شادی‌بخش رسید و از بخت نیک، دل شاد شده و به خاطر عشق و عاشقی که در دل دارد، آشکارا خوشحالی‌اش را نشان می‌دهد.
تو خاک بین ز دم باد در سمن سایی
زهی چو روح دل آسا گلی عبیر غبار
هوش مصنوعی: تو در میان نسیم باد و سایه‌ی درختان سمن قرار داری، و مانند روحی که به دل می‌نشیند، بویی خوش و لطیف از گلی معطر به مشام می‌رسد.
چمن سبز و فرح بخش و دم باد سمن سای
زهی بخت دل افروز و زهی روح دل آسای
هوش مصنوعی: چمن سرسبز و خوشحال کننده است و نسیم معطر سمن نیز به آن لطافت می‌بخشد. چه خوبیست که بخت شاد و روحی آرامی داریم.
تقطیع: مفاعیل مفاعیل مفاعیل مفاعیل
هوش مصنوعی: این الگو به تکرار یک ساختار خاص در شعر اشاره دارد که شامل چهار بخش مشخص با الگوی "مفاعیل" است. این ساختار به نوعی ریتم و آهنگ خاصی به شعر می‌بخشد و به شاعر امکان می‌دهد تا احساسات و معانی خود را به شیوه‌ای موزون و زیبا بیان کند.
قافیه: لزوم مالایلزم
هوش مصنوعی: لزوم عدم وجود الزام.
بحر: هزج مکفوف مقصور
هوش مصنوعی: بحر: نوعی از قالب شعر که دارای وزنی مشخص و ساختاری منظم است. هزج به نوعی وزن شعری اطلاق می‌شود که دارای یک الگو از هجاهاست و "مکفوف" به معنای این است که در آن برخی از هجاها حذف شده‌اند. "مقصور" نیز به معنای این است که این وزن به صورت مختصری و محدود استفاده می‌شود.
صنعت: لف و نشر مرتب
هوش مصنوعی: صنعت لف و نشر مرتب به فرآیند جمع‌آوری، بسته‌بندی و توزیع سیستماتیک و منظم اطلاعات، کالاها یا محصولات اشاره دارد. این صنعت به دنبال ایجاد یک روند کارآمد و منظم برای مدیریت و انتقال محتوا و محصولات به مصرف‌کنندگان است. هدف اصلی آن بهبود فرآیندها و افزایش بهره‌وری در تمامی مراحل تولید و توزیع است.
یقین که لاله ساغر زده پرستدمی
نشانده عادل عهدش مگر زمی بکنار
هوش مصنوعی: به طور حتم، لاله‌ای که در ساقه‌ام دارد می‌ریزد، نشانگر عشق و حال خوشی است، مگر اینکه عادل زمان بر سرزمین در راستای خودش قرار گیرد.
میان گشوده لبان گل زمی دهان شسته
چنین که سد شریعت ببست شاه دیار
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی گل اشاره شده است که با دهانی گشوده و شادابی، خود را نشان می‌دهد. به گونه‌ای که گویی درختان و طبیعت با طراوت و شاداب، اسیر دستورات و قوانین متعصبانه‌ای نیستند که جلوی خوشی و زیبایی‌های زندگی را بگیرند. به نظر می‌رسد با این توصیف، شاعر به آزادی و زیبایی‌ای که طبیعت دارد، اشاره دارد و از آن به عنوان نمادی از زندگی پر از شادابی یاد می‌کند.
لاله ساغر زده بر سنگ و لب از می شسته
شاه عادل مگر این سد شریعت بسته
هوش مصنوعی: گل لاله‌ای که بر سنگ نشسته و جامی را در دست دارد، لب‌هایش از شراب پاک شده است. آیا فقط قوانین شریعت می‌توانند مانع از این زیبایی و آزادی شوند؟
تقطیع: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
هوش مصنوعی: تقطیع شعری به معنای تقسیم و تنظیم وزن و قافیه در اشعار است. در این قالب، از وزن‌های مشخصی استفاده می‌شود که به صورت یک الگو تکرار می‌شوند. این الگو شامل چهار بخش است که به ترتیب شامل "فعلاتن"، "فعلاتن"، "فعلاتن" و "فعلن" می‌باشد.
قافیه: اختلاف حذو
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تطابق صداها در انتهای کلمات است که به ایجاد هماهنگی و زیبایی در شعر کمک می‌کند. اختلاف حذو نیز به تفاوت در ساختار و الگوهای شاعری اشاره دارد که می‌تواند تنوع و جذابیت بیشتری به متن ببخشد. در واقع، این دو مفهوم می‌توانند در کنار هم، عمق و تنوع بیشتری را به آثار ادبی بیفزایند.
بحر: رمل مخبون محذوف
هوش مصنوعی: بحر: نوعی از شعر عربی که دارای وزن و قافیه خاصی است و به طور کلی به ملودی و شکل گیری ساختار شعر اشاره دارد. رمل مخبون محذوف هم به سبک خاصی از این شعر اشاره دارد که در آن نوعی تنوع و تغییر در الگوهای وزن و قافیه مشاهده می‌شود.
صنعت: حسن مقطع
هوش مصنوعی: صنعت حسن مقطع به فعالیت‌ها و فرآیندهایی اشاره دارد که در زمینه تولید و ارائه محصولات یا خدمات خاصی فعالیت می‌کنند. این صنعت ممکن است شامل مراحل مختلفی مانند تحقیق و توسعه، تولید، بازاریابی و فروش باشد تا به نیازهای مشتریان پاسخ دهد و در بازار رقابتی موفق عمل کند.
قرار مصر دل و یوسف شهنشاهان
شه دل آینه یعقوب خان ذومقدار
هوش مصنوعی: مصر محل آرامش دل و یوسف، پادشاهان است. دل یعقوب، همچون آینه‌ای از زیبایی و ارزش‌های عالی برخوردار است.
وجیه صورت و خسرو نژاد و صاحب علم
که هم مصاحب حلم است و هم حلیس وقار
هوش مصنوعی: شخصی با چهره زیبا و اصالت نیکو، دارای دانش و آگاهی است. او همچنین همدم و همسفر خویشتنداری و متانت می‌باشد.
یوسف شه نشان صاحب علم
شاه یعقوب خان صاحب حلم
هوش مصنوعی: یوسف به عنوان نشانه‌ای از شرافت و علم، همانند شاه یعقوب خان شناخته می‌شود که از حلم و بردباری برخوردار است.
تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلن
هوش مصنوعی: تقطیع شعری به معنای تقسیم و تحلیل ساختار وزنی و قافیه یک شعر است. در اینجا، فاعلاتن، مفاعلن و فعلن نشان‌دهنده‌ی وزن‌های خاصی هستند که در اشعار به کار می‌روند. هر یک از این ترکیبات وزنی الگوهایی را برای ریتم و آهنگ شعر مشخص می‌کنند.
قافیه: محجوب
هوش مصنوعی: قافیه: پنهان، رازآلود، یا دور از دسترس.
بحر: خفیف مسدس مخبون محذوف
هوش مصنوعی: بحر: نوعی از وزن شعر است که دارای مقام‌های خاص و الگوهای خاصی است و در آن از محتوای غیرمستقیم و حذف بعضی از اجزا استفاده می‌شود.
صنعت: مراعات نظیر
هوش مصنوعی: صنعت: رعایت مشابهت‌ها
بجان سروری از چشم مردمی ناظر
به گنج خوشدلی و بحرخرمی مختار
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که انسان باید از نگاه و نظارت دیگران احساس خوب و خوشحالی کند و به دنبال سروری و خوشبختی باشد. به عبارت دیگر، خوشدلی و سروری به نوعی ارتباط مستقیم با نگرش و دیدگاه اطرافیان دارد و انسان باید از این انرژی مثبت بهره‌برداری کند.
جان سروری چشم مردمی
گنج خوشدلی بحر خرمی
هوش مصنوعی: روح سرور و شادمانی در نگاه مردم، گنجینه‌ای از خوشدلی و دریایی از شادابی است.
تقطیع: فاعلن فعل فاعلن فعل
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و تفکیک یک کار یا عمل به بخش‌های کوچکتر و مشهود است. در این روش، فرآیند یا فعالیت را به اجزای قابل اندازه‌گیری و قابل شناسایی تقسیم می‌کنند تا بتوان بهتر به تحلیل و بررسی آن پرداخت. با این کار، می‌توان کارایی و عملکرد هر بخش را به شکل دقیق‌تری مورد ارزیابی قرار داد.
قافیه: اختلاف توجیه(کذا)
هوش مصنوعی: قافیه به معنی ویژگی‌هایی است که کلمات یا بخش‌هایی از کلمات در انتهای یک شعر یا متن دارند و با هم هم‌آوا هستند. این ویژگی باعث ایجاد هماهنگی و زیبایی در شعر می‌شود. اختلاف توجیه به این معناست که ممکن است هر شخص یا شاعر برداشت متفاوتی از معنی یا استفاده از قافیه داشته باشد.
بحر: متدارک مخبون مقطوع
هوش مصنوعی: بحر: به معنای مجرای آب یا دریا است که جریانش متوقف شده و در آن سطح آب پایین آمده است.
صنعت: استعاره
هوش مصنوعی: صنعت به عنوان یک استعاره، به معنای به دست آوردن و استفاده از منابع و فرآیندها برای ایجاد کالاها و خدماتی است که نیازهای جامعه را برآورده می‌سازد. در این زمینه، افراد، ماشین‌آلات و فناوری‌ها به طور هماهنگ با یکدیگر کار می‌کنند تا به نتایج مطلوب دست یابند. این مفهوم نشان‌دهنده اهمیت همکاری و تبادل ایده‌ها در تولید و توسعه است. همچنین، صنعتی به عنوان یک استعاره می‌تواند به تغییرات اجتماعی و اقتصادی نیز اشاره کند که از طریق نوآوری و پیشرفت‌های تکنولوژیک رخ می‌دهد.
چنانچه مهر نماید فروغ بر همه کس
شدست نور فزا در همه دل ابرار
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید محبت در دل همه تابیده، نور امید و روشنی در دل نیکوکاران گسترش یافته است.
از آنکه ظل کرم گسترد همیشه کند
حجر بمهر هنر پروری در شهوار
هوش مصنوعی: چون سایه احسان همیشه بر سر انسان است، سنگی که با هنر پروری مهر آمیز شده، به راحتی در آب و هوای گرما و تابش آفتاب قرار می‌گیرد.
مهر نما بر همه کس ظل کرم گستریش
نور فزار در همه دل مهر هنرپروریش
هوش مصنوعی: محبت و مهربانی تو به همه افراد می‌تابد و مانند سایه‌ای از رحمت، وجودشان را در بر می‌گیرد. نور نیکی و هنر تو در دل‌ها نفوذ می‌کند و آنها را پرورش می‌دهد.
تقطیع: مفتعلن ۴ بار
هوش مصنوعی: تقطیع در اینجا به معنای تقسیم یک واژه یا عبارت به بخش‌های کوچکتر است. در این مثال، واژه مربوطه به چهار بخش تقسیم شده است که هر کدام به صورت "مفتعلن" ارائه شده‌اند. این تقسیم‌بندی به شیوه‌ای خاص انجام شده که نشان‌دهنده الگو و وزن خاصی است.
قافیه: اختلاف نفاذ(کذا)
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تناسب و هماهنگی در پایان کلمات در شعر یا نثر است. این هماهنگی می‌تواند بر اساس حروف و صداها باشد و به زیبایی و ریتم متن کمک کند. قافیه‌ها به شعر جذابیت می‌بخشند و باعث ایجاد اثرات معنایی و احساسی می‌شوند.
بحر: رجز مطوی
هوش مصنوعی: بحر: شعری است که به فرم خاصی نوشته شده و معمولاً شامل رجزخوانی یا اعلان قدرت و شجاعت شاعر می‌شود.
صنعت: مدح موجه
هوش مصنوعی: صنعت: ستایش مناسب و معقول
نگه چو کرده سوی نعل خنگ او از دور
ز خویش رفته مه نو بگنبد دوار
هوش مصنوعی: وقتی که نظرش به سمتی می‌رود، مثل نعل اسبی که در حالت خوابیده است، از خود دور می‌شود و مانند ماه نو که در آسمان گردان است، آرام آرام محو می‌شود.
بعرصه گرشه چوگان نموده گه گه زان
هلال مه مه ازین عرصه کرده است کنار
هوش مصنوعی: در میدان چوگان، وقتی که گاه به گاه، آن هلال ماه به کنار می‌رود، نشان می‌دهد که این فضا تحت تأثیر آن قرار گرفته است.
چو نعل خنگش نموده گه گه
ز خویش رفته هلال مه مه
هوش مصنوعی: مثل این است که نعل به طور نادانسته به دور خود می‌چرخد و گاهی از وجود خود دور می‌شود، در حالی که ماه به صورت هلال در آسمان دیده می‌شود.
تقطیع: فعول فعلن فعول فعلن
هوش مصنوعی: این الگو به نوعی از ریتم‌های موسیقی اشاره دارد که از ترکیب الگوهای صوتی خاصی تشکیل شده است. این ترکیب شامل تکرار و تلفیق صداها به صورت متناوب است که احساس حرکات ریتمیک و موزون را به وجود می‌آورد.
تقطیع: متقارب مقبوض اثلم
هوش مصنوعی: تقطیع یعنی تقسیم کردن یا بریدن، و متقارب به معنای نزدیکی یا هماهنگی است. مقبوض به حالتی اشاره دارد که چیزی محدود یا محصور شده باشد، و اثلم به معنای افتادگی یا کاهش است. به طور کلی، این عبارت می‌تواند به مفهومی مرتبط با کاهش و تقسیم نزدیک به هم اشاره داشته باشد.
صنعت: اغراق
هوش مصنوعی: صنعت اغراق به معنای بزرگ‌نمایی یا بررسی وضعیت‌ها و حوادث به شکلی است که اهمیت یا شدت آنها بیش از حد معمول به نظر برسد. در این صنعت، ممکن است نگران کننده‌ترین یا جالب‌ترین جنبه‌ها را به صورت غرضی برجسته کنند تا توجه بیشتری جلب کنند یا احساسات مخاطبان را برانگیزند. این روش در رسانه‌ها، تبلیغات و هنر به کار می‌رود تا تأثیرگذاری بیشتری بر روی بینندگان یا خوانندگان داشته باشد.
وجود ماست کم از ذره یی و او چون مهر
در آمدست بجذب دل از یمین و یسار
هوش مصنوعی: وجود ما از یک ذره هم کوچکتر است و او مانند خورشید درخشیدن گرفته است، که دل‌ها را از راست و چپ به خود جذب می‌کند.
دمیده در کرمش صد گل از سپهر امید
نموده سحری از اینگونه بر دل احرار
هوش مصنوعی: باد امید همچون نسیم، صد گل را در دل‌های پاک و آزاد می‌دمد و به آنان سحری می‌بخشید که روح‌افزاست.
ما ذره و او در کرم سپهری
در جذب دل از ما نموده سحری
هوش مصنوعی: ما جزء کوچکی هستیم و او مانند بزرگترین موجود در آسمان، با جاذبه‌ای که دارد، دل ما را تسخیر کرده و ما را تحت تأثیر خود قرار داده است.
تقطیع: مفعول مفاعیل فاعلاتن
هوش مصنوعی: تقطیع شعر یعنی تقسیم و تجزیه یک شعر به بخش‌های کوچکتر یا واحدهای سازنده آن. در اینجا اشاره به ساختار موزون یک شعر با استفاده از الگوهای خاصی دارد. به طور خاص، این الگو شامل الگوهایی مانند مفعول، مفاعیل و فاعلاتن است که در عین حال به نظم و ریتم شعر کمک می‌کنند.
قافیه: اختلاف حرف قید
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تفاوت یا تضاد در حروف پایانی کلمات است.
بحر: قریب اخرب
هوش مصنوعی: بحر: نزدیک به آخر.
صنعت: ذوبحرین(کذا)
هوش مصنوعی: صنعت: ذوب آهن (به این صورت که ذکر شده است)
یقین که کس علم ظلم بر نمی دارد
که میزند کرمش کوس عدل در اقطار
هوش مصنوعی: به طور قطع، هیچ‌کس تحمل ظلم را نمی‌کند؛ زیرا وقتی که عدالت در همه جا به صدا در می‌آید، دیگر ظلم تحمل‌پذیر نخواهد بود.
اگر کند بگدایی تطاولی شاهی
کشد بصولت شاهی مقابلش بردار
هوش مصنوعی: اگر کسی از فقیران و درویشان با پررویی خود را به مقام و شأن شاهی برساند، باید آماده باشد که در برابر او یک شاه واقعی هم بایستد و او را به چالش بکشد.
علم ظلم نماند تطاولش
که زند کوس عدالت مقابلش
هوش مصنوعی: علم و دانش نمی‌گذارند که ظلم و ستم بیشتر شود، چرا که در مقابل مظالم، صدای عدالت به گوش می‌رسد.
تقطیع: فعلاتن فعلاتن مفاعلن
هوش مصنوعی: تقطیع یعنی تقسیم و تنظیم وزن‌های شعری به بخش‌های خاص. در اینجا نمونه‌ای از قافیه‌ها به شکل "فعلاتن، فعلاتن، مفاعلن" ارائه شده است که نشان‌دهنده الگوی ریتمیک و موزون شعر است.
قافیه: اختلاف اشباع
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تکرار صداها یا هجاها در انتهای کلمات است. اختلاف اشباع به حالتی اشاره دارد که در آن دو چیز یا بیشتر به طور کامل یکدیگر را پر نکرده‌اند و در نتیجه تفاوت‌هایی در شدت یا کیفیت آنها وجود دارد. این مفهوم می‌تواند به صورت‌های مختلف در شعر یا موسیقی به کار رود.
بحر: غریب مخبون
هوش مصنوعی: بحر: غریب غمگین
صنعت: مراعات نظیر
هوش مصنوعی: صنعت به معنای رعایت اصول و قواعد مشابه است.
رواست آنکه غلامش کند زر تبت و قدر
عزیز یوسف مصری غلام و خدمتکار
هوش مصنوعی: شایسته است که کسی مانند یوسف مصری، با آن مقام و ارزش، به خدمت و غلامی دیگری درآید، حتی اگر او از نظر مالی و ثروت در سطح بالایی باشد.
براه اوست همه مشک ناب خاک زمین
وزوست خوار زمان در مقام عز و وقار
هوش مصنوعی: تمام زیبایی‌ها و خلوص‌های دنیا از وجود اوست، و اوست که باعث می‌شود زمان به حالت افتخار و وقار خود برسد.
مشک در راه اوست خاک زمین
یوسف مصر ازاوست خوارزمان
هوش مصنوعی: عطر خوش مشک مسیر او را پر کرده و خاک زمین یوسف مصر نشانه‌ای از قدرت و عزت اوست.
تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلات
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای بخش‌بندی و تقسیم شعر به واحدهای مشخص وزنی است. در این روش، وزن اشعار به قالب‌های خاصی تقسیم می‌شود که در آن هر قسمت (فعل، مفاعیل، فاعلات و...) به دقت مشخص شده و بار معنایی و موسیقایی خود را دارد. این کار به شاعر کمک می‌کند تا ابیاتش را به شکل منظم و با رعایت اصول هجایی و ریتمیک بسازد.
قافیه: اختلاف ردف
هوش مصنوعی: قافیه: اختلاف در ترتیب یا ردیف کلمات.
بحر: خفیف مسدس مخبون صدرو ابتدا سالم
هوش مصنوعی: این عبارت به یک نوع اثر ادبی یا شعری اشاره دارد که دارای فرم خاص و ساختار منظم است. همچنین به نظر می‌رسد که عنوان نوعی قالب شعری را نشان می‌دهد که در آن از مضامین خاص و کلمات ویژه استفاده می‌شود. این نوع آثار معمولاً دارای انسجام در محتوا و شکل هستند و می‌توانند احساسات و تفکرات عمیق‌تری را در خود جای دهند.
صنعت: محتمل الضدین
هوش مصنوعی: محتمل الضدین به معنای وضعیتی است که در آن دو یا چند گزینه یا ممکن است در یک مسئله وجود داشته باشند که هر یک از آنها می‌تواند به صورت معکوس به نتیجه‌ای متفاوت منجر شود. در واقع، زمانی که به انتخاب بین دو یا چند حالت پرداخته می‌شود، هر کدام از این حالات می‌تواند اساساً نتیجه متفاوتی را به همراه داشته باشد.
هر آن براق که وی را گهی شود حامل
چو باد بگذرد از رخش خاک برق آثار
هوش مصنوعی: هر زمانی که او سوار بر اسب زیبایش باشد، مانند باد سریع می‌گذرد و از چهره‌اش نشانه‌های درخشش و زیبایی باقی می‌ماند.
مگو که عرش تواند ستیزه با ذاتش
چنین که ریزد خوناب از آتش پیکار
هوش مصنوعی: نگو که آسمان می‌تواند با ذات خود به جنگ بپردازد، همچنان که از آتش جنگ، خون می‌ریزد.
هر براقی که شود حاکل عرش ذاتش
باد از خاک برانگیزد و آب از آتش
هوش مصنوعی: هر چیزی که در عرش وجود خداوند به تجلی برسد، از خاک به حرکت درمی‌آید و آب از آتش زاده می‌شود.
تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
هوش مصنوعی: تقطیع یک نوع تقسیم بندی ریتمیک در شعر است که بر اساس الگوهای خاصی از هجای قابل تشخیص صورت می‌گیرد. در اینجا، الگوی مشخصی برای فاعلاتن، فعلاتن و فعلن ارائه شده است که برای مشخص کردن وزن و آهنگ شعر به کار می‌رود.
بحر: رمل مخبون محذوف
هوش مصنوعی: بحر به معنای زمینه یا قلمرو وسیع است که در آن فرصت‌ها یا چالش‌های زیادی وجود دارد، اما رمل معمولاً به معنای شن‌زارها یا زمین‌های بیابانی است که غالباً پر از رمز و راز یا ناپایداری هستند. مخبون به معنای پنهان یا نهفته است و محذوف نیز به معنای حذف‌شده یا نادیده گرفته‌شده است. در کل، عبارت به نوعی به وجود زمینه‌ای ناشناخته یا دشوار اشاره دارد که در آن برخی از عناصر غایب یا محذوف هستند.
صنعت: متضاد
هوش مصنوعی: صنعت یک واژه است که به فعالیت‌ها و فرآیندهایی اشاره دارد که در آن‌ها کالا و خدمات تولید می‌شوند. متضاد این واژه می‌تواند به فعالیت‌هایی اشاره کند که مرتبط با کشاورزی یا خدمات هستند و بیشتر بر روی تولیدات طبیعی و سنتی تمرکز دارند. در واقع، می‌توان گفت صنعت به جنبه‌های مدرن و تکنولوژیک تولید اشاره دارد در حالی که متضاد آن به روش‌های ابتدایی‌تر و طبیعی‌تر تولید مربوط می‌شود.
یقین بود که ازو دوستان شده چون سرو
بخرمی دل ایشان بعیش و نوش گوار
هوش مصنوعی: به طور قطع، دوستان او مانند سروی زیبا و خوشبو هستند و دل آن‌ها در شادی و لذت زندگی می‌کند.
شدند خرم و خندان از و محبان لیک
همیشه خصم گدازان ز آتش ادبار
هوش مصنوعی: دوستان شاد و خندان شدند، اما همیشه دشمنان از آتش ناامیدی در حال سوختن هستند.
دوستانش چو سرو خرم و خندان
دل ایشان بعیش و خصم گدازان
هوش مصنوعی: دوستانش همچون سروهای شاداب و شاد، دل‌هایشان مملو از شادی است و دشمنانش در ناامیدی و عذاب به سر می‌برند.
تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلاتان
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و بررسی ساختار یک شعر از نظر وزن و قافیه است. در اینجا، فاعلاتن، مفاعلن، و فعلاتان وزن‌ها یا قافیه‌های خاصی هستند که در ادبیات فارسی و عربی به کار می‌روند. این نوع تقطیع به شاعران کمک می‌کند تا شعرهای خود را به طور منظم و با حساسیت بیشتری تنظیم کنند.
قافیه: ایطاء جلی
هوش مصنوعی: قافیه: ایطاء جلی به نظر می‌رسد که این عبارت به نوعی از قافیه‌پردازی یا شعر اشاره دارد. "ایطاء" ممکن است به معنای اعطا یا بخشش باشد و "جلی" به روشنی یا وضوح اشاره کند. احتمالا این ترکیب به یک احساس یا مفهوم خاص در شعر یا ادبیات مرتبط است.
بحر: خفیف مسدس مخبون عروض و ضرب مسبغ
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن شعری که دارای شش هجا است و شامل ترکیبی از حرکات و سکون‌های خاص در هر بند می‌باشد.
صنعت: سحر حلال
هوش مصنوعی: صنعت سحر حلال به معنای استفاده از فنون و تکنیک‌های جادوگری با روش‌های مشروع و قانونی است. این صنعت به دنبال ایجاد آثار و تجربیات مثبت و رضایت‌بخش برای مردم است و به جای آسیب رساندن یا فریب دادن، به بهبود زندگی و انتقال حس شگفتی و خوشبختی می‌پردازد.