گنجور

شمارهٔ ۸۵

خودستایی عیب درویشان بود
لیک اگر پرسی ز فضل اندوزیم
سامری در پیش من گوساله ایست
کزید بیضاست سحر آموزیم
عیسی ام در نطق و از تجرید نیست
سوزنی تا چاک دامان دوزیم
با هنر حرمان عجب داغیست سخت
ای فلک تا کی بحرمان سوزیم
نیستم فیروزه ای چرخ فلک
کز پس مردن دهی فیروزیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خودستایی عیب درویشان بود
لیک اگر پرسی ز فضل اندوزیم
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که خودستایی و تمجید از خود، کار نیکوکاران و درویشان نیست، اما اگر خواسته باشی، می‌توانیم در مورد فضل و دانش خود صحبت کنیم و به دیگران نشان دهیم که چه ارزشی داریم.
سامری در پیش من گوساله ایست
کزید بیضاست سحر آموزیم
هوش مصنوعی: سامری در برابر من گوساله‌ای است که از آن، سفیدی و نورانی بودنش پیداست و به ما در این سحر (جادو) یاد می‌دهد.
عیسی ام در نطق و از تجرید نیست
سوزنی تا چاک دامان دوزیم
هوش مصنوعی: من به مانند عیسی (پیامبر بزرگ) سخن می‌گویم و از دنیای مادی و تجرد فاصله ندارم. اگر هم بروم، تنها به اندازه‌ای هستم که از چاک دامان (لباس) کسی دوزیده شوم.
با هنر حرمان عجب داغیست سخت
ای فلک تا کی بحرمان سوزیم
هوش مصنوعی: با استعداد و هنر، درد و رنجی عمیق وجود دارد. ای آسمان، تا کی باید این آتش حسرت را تجربه کنیم؟
نیستم فیروزه ای چرخ فلک
کز پس مردن دهی فیروزیم
هوش مصنوعی: من مانند فیروزه‌ای نیستم که در چرخش روزگار بعد از مرگم خوشبختی به من برسد.