شمارهٔ ۹۷۹
چون لاله جگر چاک شدم غرقه بخون هم
از داغ درون سوختم از زخم برون هم
افتاده ام ایشمع چو پروانه بپایت
آتش زده ام دین و دل و صبر و سکون هم
چند ای بت کافر بچه در غارت دینی
این کار مگر بر تو ثواب است و شکون هم
دایم بزبانها من بد روز چو شمعم
از زخم زبان سوختم از بخت زبون هم
در کوی بتان لاف بزرگی و هنر هیچ
آنجا بوی اصل و نسب فضل و فنون هم
میسوخت دل از عشق تو چونشمع سراپای
افزود غمت بر سر آن داغ جنون هم
اهلی ز غم عشق تو با خویش نپرداخت
دیوانه صفت زیست همه عمر و کنون هم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون لاله جگر چاک شدم غرقه بخون هم
از داغ درون سوختم از زخم برون هم
هوش مصنوعی: همچون لالهای که به خاطر زخماش خونین شده، من هم از درد درونم غرق در خون هستم و هم از جراحتهای بیرونی به شدت میسوزم.
افتاده ام ایشمع چو پروانه بپایت
آتش زده ام دین و دل و صبر و سکون هم
هوش مصنوعی: من مانند پروانهای به دور آتش تو میچرخم و همه چیزم؛ دین، قلب و صبر و آرامشم را به پای تو فدای کردهام.
چند ای بت کافر بچه در غارت دینی
این کار مگر بر تو ثواب است و شکون هم
هوش مصنوعی: ای معشوقه کافر، چند بار باید بگویم که با این کارها دین مردم را مورد ظلم و غارت قرار میدهی؟ آیا فکر میکنی این اقدامات برای تو پاداشی دارد یا خیر؟
دایم بزبانها من بد روز چو شمعم
از زخم زبان سوختم از بخت زبون هم
هوش مصنوعی: همیشه در عدممحبوبی و بدی روزگار صحبت میشود، مثل شمعی که از زخم زبانها میسوزد و از بدبیاری نیز رنج میبرد.
در کوی بتان لاف بزرگی و هنر هیچ
آنجا بوی اصل و نسب فضل و فنون هم
هوش مصنوعی: در محلهی زیبایی و هنر، هیچکس به جایگاه و پیشینهی خودش نمیبالد، بلکه فقط به خودنمایی و لاف زدن مشغول است.
میسوخت دل از عشق تو چونشمع سراپای
افزود غمت بر سر آن داغ جنون هم
هوش مصنوعی: دل من از عشق تو میسوزد مانند شمع، و با غم تو، داغی از جنون بر سرم مینشیند.
اهلی ز غم عشق تو با خویش نپرداخت
دیوانه صفت زیست همه عمر و کنون هم
هوش مصنوعی: اهلی به خاطر غم عشق تو هرگز نتوانست با خود کنار بیاید و تمام عمر به دیوانگی گذرانید و هنوز هم این گونه است.

اهلی شیرازی