گنجور

شمارهٔ ۹۶۸

نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم
با لاله رخی گوشه باغی ننشستیم
مردیم بتاریکی و تنهایی هجران
یکشب به مهی پیش چراغی ننشستیم
ما سوختگان را چه فتادست که هرگز
بی دود دل و آتش داغی ننشستیم
ماییم درین صیدگه از غایت دوری
آن کشته که در وصله زاغی ننشستیم
اهلی بشکن لاله صفت ساغر و برخیز
خوش کاین همه در بند ایاغی ننشستیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم
با لاله رخی گوشه باغی ننشستیم
هوش مصنوعی: ما در ایام نوروز نتوانستیم به آرامش بنشینیم و با چهره‌ای گلگون در گوشه‌ای از باغ استراحت کنیم.
مردیم بتاریکی و تنهایی هجران
یکشب به مهی پیش چراغی ننشستیم
هوش مصنوعی: ما در تاریکی و تنهایی جدایی جان سپردیم، اما حتی یک شب هم در روشنی ماه کنار چراغی ننشستیم.
ما سوختگان را چه فتادست که هرگز
بی دود دل و آتش داغی ننشستیم
هوش مصنوعی: ما دلدادگان در آتش عشق سوخته‌ایم و هیچ‌گاه بدون غم و رنج نمی‌توانیم زندگی کنیم.
ماییم درین صیدگه از غایت دوری
آن کشته که در وصله زاغی ننشستیم
هوش مصنوعی: ما در این مکان دور از دسترسی به شکار هستیم، آن چیزی که به دام افتاده و به دست ما نرسیده، همان چیزی است که هرگز در کنار زاغ نایستاده‌ایم.
اهلی بشکن لاله صفت ساغر و برخیز
خوش کاین همه در بند ایاغی ننشستیم
هوش مصنوعی: همیشه مواقعی وجود دارد که باید از زنجیرهای محدودکننده خود آزاد شویم. بی‌دلیل وقت را تلف نکن، به جای نشستن و فکر کردن به مشکلات، برخیز و عمل کن. زندگی کوتاه است و نباید به خاطر ترس یا تردید در جا بزنیم.