شمارهٔ ۹۶۴
در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم
چون لاله کجا بود که داغی نکشیدیم
هرگز نگذشتی به رهی ایمه شبگرد
کاندر رهت از آه چراغی نکشیدیم
بی روی تو منت ز گل لاله نبردیم
هرگز ز خسی گنده دماغی نکشیدیم
آن خار ضعیفیم که از وادی محنت
هرگز ز هوس رخت بباغی نکشیدیم
اهلی چه نشاط آورد آن باده که هرگز
بی زهر غمی هیچ ایاغی نکشیدیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم
چون لاله کجا بود که داغی نکشیدیم
هوش مصنوعی: ما در گفتگو با دیگران به راحتی خوشی و آرامش را تجربه نکردیم، چرا که مانند گل لاله، داغ و سوز و سختی را تحمل کردیم.
هرگز نگذشتی به رهی ایمه شبگرد
کاندر رهت از آه چراغی نکشیدیم
هوش مصنوعی: هرگز در مسیر شبزندهداری قدم نگذاشتی؛ زیرا در راه تو هیچگاه برای روشن کردن راهمان از دلتنگی آتشی برافراشته نشد.
بی روی تو منت ز گل لاله نبردیم
هرگز ز خسی گنده دماغی نکشیدیم
هوش مصنوعی: ما هیچگاه از زیبایی تو غافل نشدیم و هرگز به خود اجازه ندادیم که از کسی که خود را بزرگتر از آنچه هست تصور میکند، توقعی داشته باشیم.
آن خار ضعیفیم که از وادی محنت
هرگز ز هوس رخت بباغی نکشیدیم
هوش مصنوعی: ما همیشه در سختیها و مشکلات زندگی قرار داشتهایم و هیچگاه به خاطر آرزوها و خواستههایمان از آن مسیر نرفتهایم.
اهلی چه نشاط آورد آن باده که هرگز
بی زهر غمی هیچ ایاغی نکشیدیم
هوش مصنوعی: بادهای که اهلی به زندگی میآورد، چقدر شاداب و دلانگیز است! چرا که ما هیچوقت بدون تلخی غم، چیزی نچشیدهایم.

اهلی شیرازی