شمارهٔ ۹۶۳
دیوانه عشق توام مجنون مادرزاد هم
در عشق و مستی کی بود مجنون چو من فرهاد هم
تو سرو آزاد منی من بنده عشق توام
وارسته ام از بند خود وز هر دو کون آزاد هم
من زنده ام از یاد تو لیکن تو سوزی گر مرا
رحمی نیاید برمنت هرگز نیاری یاد هم
ای آرزوی جان من گر از غم من خوشدلی
هرگز مبادم یکنفس جان بیغم و دل شاد هم
دور از تو گر آبی خورم چون پیش چشم آید لبت
آب آتش سوزان شود خاکم رود بر باد هم
ای بی عنایت عاقبت خواهی بحسرت کشتنم
سودی ندارد بیش ازین خاموشی و فریاد هم
اهلی ز چشم آهسته ران این جوی خون کاخر کند
سیل فنا بنیاد ما وین چرخ بی بنیاد هم
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیوانه عشق توام مجنون مادرزاد هم
در عشق و مستی کی بود مجنون چو من فرهاد هم
هوش مصنوعی: من دیوانه عشق تو هستم و از ابتدا مجنون به دنیا آمدهام. هیچکس در عشق و مستی به اندازه من مجنون نبوده است، حتی فرهاد هم.
تو سرو آزاد منی من بنده عشق توام
وارسته ام از بند خود وز هر دو کون آزاد هم
هوش مصنوعی: تو مانند درخت سرو بلند و آزاد هستی و من در عشق تو به بندگی درآمدهام، از هر چیزی آزاد شدهام و از دنیا و آسمان نیز جدا هستم.
من زنده ام از یاد تو لیکن تو سوزی گر مرا
رحمی نیاید برمنت هرگز نیاری یاد هم
هوش مصنوعی: من از یاد تو زندگی میکنم، اما تو با یاد من آتش میزنی، اگر رحم و شفقتی بر من نداری، هرگز فراموش نکن که من هم تو را به یاد دارم.
ای آرزوی جان من گر از غم من خوشدلی
هرگز مبادم یکنفس جان بیغم و دل شاد هم
هوش مصنوعی: ای آرزوی من، اگر شادی تو به خاطر غم من است، هرگز نمیخواهم که یک لحظه بدون غم و با دل شاد باشم.
دور از تو گر آبی خورم چون پیش چشم آید لبت
آب آتش سوزان شود خاکم رود بر باد هم
هوش مصنوعی: اگر حتی دور از تو هم آبی بنوشم، وقتی که لب تو در برابر چشمانم قرار میگیرد، آن آب برایم به آتش سوزان تبدیل میشود و مانند خاکی میشوم که در باد میوزد.
ای بی عنایت عاقبت خواهی بحسرت کشتنم
سودی ندارد بیش ازین خاموشی و فریاد هم
هوش مصنوعی: ای کسی که به من توجه نمیکنی، در نهایت به حسرتی میرسی که کشتن من نیز برایت فایدهای نخواهد داشت. دیگر نه میتوانم بیشتر سکوت کنم و نه فریاد بزنم.
اهلی ز چشم آهسته ران این جوی خون کاخر کند
سیل فنا بنیاد ما وین چرخ بی بنیاد هم
هوش مصنوعی: از چشم آهسته و آرام جریان خون جاری است، که در نهایت سیل نابودی بنیاد ما را ویران میکند و این چرخ بیپایه نیز به همین شکل عمل میکند.

اهلی شیرازی