گنجور

شمارهٔ ۹۴۴

چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم
کاحوال درد خویش فراموش میکنیم
پیش بتان بخدمت اگر دست بسته ایم
دست خیال باتو در آغوش میکنیم
ما را مران ز شکر خود چون مگس به تیغ
کز یاد نوش بر سر خون جوش میکنیم
خون خوردنی که بر دل ما خوشگوار شد
زهریست کز هوای لبت نوش میکنیم
زان جیب غنچه چاک بود در چمن که ما
یادی ز گلرخان قباپوش میکنیم
اهلی به شعر از آن دل ما زنده میکند
کانفاس عیسی از لب او گوش میکنیم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم
کاحوال درد خویش فراموش میکنیم
هوش مصنوعی: ما آن‌قدر به صحبت‌های مردم درباره درد و رنج‌هایشان گوش می‌دهیم که خودمان فراموش می‌کنیم چه دردی داریم و به مشکلات خود نمی‌پردازیم.
پیش بتان بخدمت اگر دست بسته ایم
دست خیال باتو در آغوش میکنیم
هوش مصنوعی: اگر ما در برابر بت‌ها دست بسته‌ایم و تسلیم آنها شده‌ایم، اما در خیال با تو در آغوش هستیم و به عشق تو دل بسته‌ایم.
ما را مران ز شکر خود چون مگس به تیغ
کز یاد نوش بر سر خون جوش میکنیم
هوش مصنوعی: ما را از نعمت خود دور نکن، همان‌طور که مگس را از شیرینی دور می‌کنی، زیرا ما به یاد طعم شیرین زندگی، در حال تلاش و کوشش هستیم.
خون خوردنی که بر دل ما خوشگوار شد
زهریست کز هوای لبت نوش میکنیم
هوش مصنوعی: خونی که از دل ما خوشایند و دلچسب شده، در واقع زهر است که از هوای لب‌هایت می‌نوشیم.
زان جیب غنچه چاک بود در چمن که ما
یادی ز گلرخان قباپوش میکنیم
هوش مصنوعی: در باغ، از جیب غنچه‌ای شکافتی وجود دارد و ما در اینجا یاد و خاطره‌ای از گل‌رخانانی که لباس قبا بر تن دارند، در دل داریم.
اهلی به شعر از آن دل ما زنده میکند
کانفاس عیسی از لب او گوش میکنیم
هوش مصنوعی: اهلی با شعرش جان ما را دوباره می‌بخشد، به طوری که خود را در کلام او مانند عیسی می‌یابیم و به حرف‌هایش گوش می‌دهیم.