گنجور

شمارهٔ ۹۴۱

ز خشم و ناز تو صد شوق شد فزون در دل
تغافل تو همه التفات و ما غافل
چرا ز دیدن مجنون ملولی ای لیلی
همان شمر که سگس میدود پی محمل
بکش به تیغم و دشمن مهل که طعنه زند
که زخم تیر زبان ها نمیرود از دل
اگر بمن همه عالم خوشند و گر ناخوش
ز لطف و قهر کسم نیست غم تو دل بگسل
مبین بخشم مرا تا نگردم آشفته
کزین نگاه تو دیوانه میشود عاقل
زمانه دشمن اهل نظر بود دایم
بکش به مهرم و قتلم بروزگار مهل
به آب دیده دلم کشته وفا پرورد
چه سود از دل اهلی که خار شد حاصل

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز خشم و ناز تو صد شوق شد فزون در دل
تغافل تو همه التفات و ما غافل
هوش مصنوعی: از خشم و ناز تو، شوق و عشق در دل من بسیار زیاد شده است، اما در بی‌اعتنایی تو، همه توجه‌ها به تو جلب شده و ما در غفلت هستیم.
چرا ز دیدن مجنون ملولی ای لیلی
همان شمر که سگس میدود پی محمل
هوش مصنوعی: چرا از دیدن مجنون غمگینی، ای لیلی؟ مگر تو مانند شمر نیستی که دنباله‌رو گله‌سگ‌هاست؟
بکش به تیغم و دشمن مهل که طعنه زند
که زخم تیر زبان ها نمیرود از دل
هوش مصنوعی: بزن به دشمن و نگذار او در فرصتی تو را به زخم زبان مورد هجمه قرار دهد، زیرا درد زخم زبان‌ها از دل انسان فراموش نمی‌شود.
اگر بمن همه عالم خوشند و گر ناخوش
ز لطف و قهر کسم نیست غم تو دل بگسل
هوش مصنوعی: اگر همه مردم دنیا از من راضی باشند یا ناراضی، فرقی نمی‌کند؛ چون من به خاطر لطف و قهر کسی غمگین نیستم. دل را از این نگرانی‌ها آزاد کن.
مبین بخشم مرا تا نگردم آشفته
کزین نگاه تو دیوانه میشود عاقل
هوش مصنوعی: منظور این است که اگر تو به من نگاهی کنی یا عطا کنی، دیگر نمی‌توانم خودم را کنترل کنم. این نگاه تو آن‌قدر تاثیرگذار است که حتی انسان عاقل را هم دیوانه می‌کند.
زمانه دشمن اهل نظر بود دایم
بکش به مهرم و قتلم بروزگار مهل
هوش مصنوعی: دنیا همیشه با اهل بصیرت و بینش سر ستیز دارد. همواره محبت کن و به من رحم کن، زیرا زمان سرنوشت من را به خطر انداخته است.
به آب دیده دلم کشته وفا پرورد
چه سود از دل اهلی که خار شد حاصل
هوش مصنوعی: با اشک چشم دلم وفا را پرورش دادم، اما چه فایده دارد از دل اهلی که به خار تبدیل شده است؟