گنجور

شمارهٔ ۹۳۰

عیبم مکن اگر (که) من هستم (خراب) عشق
کایزد سرشت (آبم و) خاکم بآب عشق
ساقی بیار (می) که برنکشد از چه غمم
سررشته خرد که درو نیست باب عشق
چون نحل موم کار خرد گرچه دلرباست
موقوف یک نظر بود از آفتاب عشق
مستی که خواب عشق ربودش دم نخست
کی سر به صبح حشر برآرد ز خواب عشق
دنیا و آخرت همه از یاد برده است
اهلی که مست دوست بود از شراب عشق

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عیبم مکن اگر (که) من هستم (خراب) عشق
کایزد سرشت (آبم و) خاکم بآب عشق
هوش مصنوعی: من را سرزنش نکن اگرکه دچار عشق شده‌ام، زیرا که خداوند از من آب و خاک ساخته و تمامی وجودم تحت تأثیر عشق است.
ساقی بیار (می) که برنکشد از چه غمم
سررشته خرد که درو نیست باب عشق
هوش مصنوعی: ای ساقی، شراب بیاور تا غم‌های من را از بین ببرد، چون در دل من هیچ نشانه‌ای از عشق وجود ندارد.
چون نحل موم کار خرد گرچه دلرباست
موقوف یک نظر بود از آفتاب عشق
هوش مصنوعی: از آنجا که عشق مانند آفتاب است، زیبایی و جذابیتش وابسته به یک نگاه است، همان‌طور که زنبور عسل به کارکردن مشغول است، ولی همه چیز به یک نظر عاشقانه بستگی دارد.
مستی که خواب عشق ربودش دم نخست
کی سر به صبح حشر برآرد ز خواب عشق
هوش مصنوعی: مستی که عشق او را در لحظه اول مجذوب خود کرد، آیا می‌تواند در روز قیامت از خواب عشقش بیدار شود؟
دنیا و آخرت همه از یاد برده است
اهلی که مست دوست بود از شراب عشق
هوش مصنوعی: مردی که به خاطر عشق و محبت به معشوق خود، تمام توجهش را معطوف او کرده و از دنیا و آخرت غافل شده است. او به قدری در این حالت غرق شده که انگار هیچ چیز دیگری برایش اهمیت ندارد.