شمارهٔ ۷۹
گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب
با وجود او عدم باشد وجود آفتاب
بیستون از پا در آرد آه سر مستان عشق
روز عشق است این نه روز مستی جام شراب
ایکه از طوفان غیرت غافلی در بحر عشق
در دماغ خود میفکن باد نخوت چون حباب
هر گه آن مه باده نوشد جرعه بخشد غیر را
مست من از آتش غیرت کند دلها کباب
مدعی ماراست ظاهر نقش و باطن پر ززهر
ما چو گنجیم از درون معمور و از بیرون خراب
گر بدوزخ این دل سوزان بود در پهلویم
آتش دوزخ بود از پهلوی من در عذاب
چشم اهلی تا بخوابت دید آسایش نیافت
دیده و دل خسته آسایش نبیند جز بخواب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب
با وجود او عدم باشد وجود آفتاب
هوش مصنوعی: اگر شبی آن شمع، که زیباییاش درخشش ماه را تحتالشعاع قرار میدهد، نقاب از چهرهاش بردارد، در آن صورت وجودش به قدری radiant است که حتی نور خورشید هم در برابرش محو میشود و محسوس نخواهد بود.
بیستون از پا در آرد آه سر مستان عشق
روز عشق است این نه روز مستی جام شراب
هوش مصنوعی: کوه بیستون با نالههای عاشقانه، انسان را به زمین میزند و این روز، روز عشق است، نه تنها روز خوشی و مستی از نوشیدن شراب.
ایکه از طوفان غیرت غافلی در بحر عشق
در دماغ خود میفکن باد نخوت چون حباب
هوش مصنوعی: اگر از طوفان غیرت غافل باشی و در عشق غرق شوی، مانند حبابی خواهی بود که باد خودپسندی را به سینه میکشد.
هر گه آن مه باده نوشد جرعه بخشد غیر را
مست من از آتش غیرت کند دلها کباب
هوش مصنوعی: هر بار که آن ماه دور مینوشد، به دیگران جرعهای میدهد، اما من از غیرت خودم محاصرهام کردهام و دلهایمان مانند کباب در آتش سوزان شده است.
مدعی ماراست ظاهر نقش و باطن پر ززهر
ما چو گنجیم از درون معمور و از بیرون خراب
هوش مصنوعی: مدعی به ما مانند ماری است که ظاهرش فریبنده و زیباست، اما باطنش پر از زهر و سمی است. در حالی که ما مانند گنجی درون، از درون پُر از زندگی و سرشار هستیم، اما از بیرون به نظر خراب و ویران میآییم.
گر بدوزخ این دل سوزان بود در پهلویم
آتش دوزخ بود از پهلوی من در عذاب
هوش مصنوعی: اگر دل من به اندازهای سوزان باشد که به شباهت دوزخ بماند، آنگاه آتش دوزخ از کنار من در حال عذاب و رنج خواهد بود.
چشم اهلی تا بخوابت دید آسایش نیافت
دیده و دل خسته آسایش نبیند جز بخواب
هوش مصنوعی: چشمی که احساس آرامش را در خواب ببیند، در واقع در بیداری هیچ آسایش و رضایتی را تجربه نخواهد کرد. اگر دل و چشمانش خسته باشند، فقط در خواب میتوانند آرامش پیدا کنند.