شمارهٔ ۷۸
بود که گریه بشوید خط گناه مرا
سفید روی کند نامه سیاه مرا
اگرچه خرمن عقلم بسوخت در ره عشق
خوشم که برق کرم پاک کرده راه مرا
خیال روی تو بست آنقدر بچشمم نقش
که لوح صورت چین کرد قبله گاه مرا
گهی که خرمن گل خوشه چین عارض تست
چه رنگ باشد ازو چهره چو کاه مرا
حذر نکر رقیب زابر گریه من
مگر به چشم نیاورد دود آه مرا
گناه اهلی از آن شد که دوست عفو کند
مگر شفیع کند اشک عذر خواه مرا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود که گریه بشوید خط گناه مرا
سفید روی کند نامه سیاه مرا
هوش مصنوعی: در ایامی گریهای بر من نازل شد که آثار گناهانم را پاک کند و نامه سیاه و پر از خطای من را سفیدی بخشد.
اگرچه خرمن عقلم بسوخت در ره عشق
خوشم که برق کرم پاک کرده راه مرا
هوش مصنوعی: اگرچه دانش و اندیشهام در مسیر عشق نابود شده، اما خوشحالم که وجود نیکو و محبتآمیز، راه روشنی برای من فراهم کرده است.
خیال روی تو بست آنقدر بچشمم نقش
که لوح صورت چین کرد قبله گاه مرا
هوش مصنوعی: تصویر چهرهات به قدری در چشمانم نقش بسته که چون لوحی از صورت، مسیری را برای من تعیین کرده است که به سوی تو میروم.
گهی که خرمن گل خوشه چین عارض تست
چه رنگ باشد ازو چهره چو کاه مرا
هوش مصنوعی: گاهی که خوشههای گل، زیبایی صورت تو را برداشت میکنند، رنگ چهرهام چون کاه خواهد بود.
حذر نکر رقیب زابر گریه من
مگر به چشم نیاورد دود آه مرا
هوش مصنوعی: مبادا رقیب از گریهام مراقبت نکند، مگر اینکه در چشمانش دود ناشی از آه من را ببیند.
گناه اهلی از آن شد که دوست عفو کند
مگر شفیع کند اشک عذر خواه مرا
هوش مصنوعی: اهل گناه به خاطر بخشش دوست، به گناه خود ادامه میدهند، مگر اینکه اشکهای پشیمانی من، واسطهای برای عذرخواهی شوند.