شمارهٔ ۷
تا روز حشر کم نشود سوز داغ ما
هرگز بیمن عشق نمیرد چراغ ما
مست فراغتیم باقبال می فروش
خلوت نشین بخواب نه بیند فراغ ما
پرورده هوای گلستان آن گلیم
تاب نسیم خلد ندارد دماغ ما
ماراست خوش گوار تر از آب زندگی
گر یار زهر می فکند در ایاغ ما
باغ گلی است هر ورق ما زوصف دوست
دامان گل برند حریفان ز باغ ما
چون گل شکفته ایم و دل آزده همچو سرو
هر چند خار غم دمد از باغ وراغ ما
اهلی چو لاله داغ غم او نهان مکن
تا مدعی بخاک برد رشگ داغ ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا روز حشر کم نشود سوز داغ ما
هرگز بیمن عشق نمیرد چراغ ما
هوش مصنوعی: سوز و گداز و حسرت عشق ما تا روز قیامت هرگز کاهش نخواهد یافت و چراغ عشق ما هرگز خاموش نخواهد شد.
مست فراغتیم باقبال می فروش
خلوت نشین بخواب نه بیند فراغ ما
هوش مصنوعی: ما در حال شادی و آرامش هستیم و با خوشحالی در کنار میفروش نشستهایم. در این خلوت، کسی بدون ما خواب نخواهد دید.
پرورده هوای گلستان آن گلیم
تاب نسیم خلد ندارد دماغ ما
هوش مصنوعی: هوای خوب و لطیف گلستان، توان و جذابیت خود را از دست داده و دیگر نمیتواند ما را به خود جذب کند.
ماراست خوش گوار تر از آب زندگی
گر یار زهر می فکند در ایاغ ما
هوش مصنوعی: مار به مراتب خوشمزهتر از آب زندگی است اگر یار زهر را در جام ما بریزد.
باغ گلی است هر ورق ما زوصف دوست
دامان گل برند حریفان ز باغ ما
هوش مصنوعی: هر برگی از وجود ما مانند گلهای باغ است و صفا و زیباییاش به خاطر عشق به دوست است. رقبای ما به دلیل این زیبایی از باغ ما دست میکشند.
چون گل شکفته ایم و دل آزده همچو سرو
هر چند خار غم دمد از باغ وراغ ما
هوش مصنوعی: ما مانند گلی شکفته شدهایم و با دلآزردگی مانند سروی ایستادهایم، هر چند که thorn of sorrow از باغ و محیط ما به مشام میرسد.
اهلی چو لاله داغ غم او نهان مکن
تا مدعی بخاک برد رشگ داغ ما
هوش مصنوعی: اهلی، مانند لالهای که داغِ غم خود را پنهان میکند، نباید غم خود را از دیگران مخفی کنی. این کار باعث میشود که دیگران، به ویژه رقبایت، از غم و درد تو بهرهبرداری کنند و نسبت به تو حس حسادت و رقابت پیدا کنند.