گنجور

شمارهٔ ۶۸

پیش از آن کین گرد هستی سر زند از خاک ما
با رخ خوبت نظر می‌باخت چشم پاک ما
دیگران از داغت ای گل همچو سرو آزاده‌اند
برق رخسارت نسوزد جز خس و خاشاک ما
آتش سوزنده‌ای ای شمع و ما پروانه‌ایم
گرد آتش کس نگردد جز دل بی‌باک ما
غیر شمع از اهل مجلس کس دلش بر ما نسوخت
در دل خوبان نگیرد آه آتشناک ما
جان بیماران دل را جز اجل چاره نبود
گر اجل بر دیگران زهرست شد تریاک ما
در گلستان جهان زان روی خاک ره شدیم
تا به یاد لاله‌رویان گل دمد از خاک ما
غم مخور اهلی ز چاک سینه کز اقبال عشق
یوسف جان سر زند آخر ز جیب چاک ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش از آن کین گرد هستی سر زند از خاک ما
با رخ خوبت نظر می‌باخت چشم پاک ما
هوش مصنوعی: قبل از اینکه این گرد و غبار وجود بر روی ما نشیند، چشم پاک ما به زیبایی تو خیره شده بود.
دیگران از داغت ای گل همچو سرو آزاده‌اند
برق رخسارت نسوزد جز خس و خاشاک ما
هوش مصنوعی: دیگران به خاطر غم تو، ای گل، مثل سروهایی آزاد هستند و زیبایی چهره‌ات جز خس و خاشاک ما را نمی‌سوزاند.
آتش سوزنده‌ای ای شمع و ما پروانه‌ایم
گرد آتش کس نگردد جز دل بی‌باک ما
هوش مصنوعی: ای شمع، تو آتشی و ما شبیه پروانه‌ایم که دور آتش می‌چرخیم. اما هیچ‌کس جز دل شجاع ما به این آتش نزدیک نمی‌شود.
غیر شمع از اهل مجلس کس دلش بر ما نسوخت
در دل خوبان نگیرد آه آتشناک ما
هوش مصنوعی: غیر از شمع، هیچ‌کس در میان حضار دلش به حال ما نسوخت. در دل خوبان، آه سوزناک ما جایی ندارد.
جان بیماران دل را جز اجل چاره نبود
گر اجل بر دیگران زهرست شد تریاک ما
هوش مصنوعی: جان بیماران را جز مرگ چاره‌ای نیست، اگر مرگ برای دیگران سم به حساب آید، برای ما مانند تریاک است.
در گلستان جهان زان روی خاک ره شدیم
تا به یاد لاله‌رویان گل دمد از خاک ما
هوش مصنوعی: ما در این دنیای زیبا، به خاطر یاد لاله‌رویا، بر روی زمین به خاک افتاده‌ایم تا دوباره گل‌ها از خاک ما بروید.
غم مخور اهلی ز چاک سینه کز اقبال عشق
یوسف جان سر زند آخر ز جیب چاک ما
هوش مصنوعی: نگران نباش، ای اهلی، از زخم‌های سینه‌ات. چون سرانجام برکت عشق یوسف جان، از چاک لباس ما بیرون خواهد آمد.