شمارهٔ ۶۷
چون شمع اگرچه آنمه مهرش گداخت ما را
برق چراغ حسنش جان تازه ساخت ما را
ما را ز در سگ او گر راند ازو نرنجیم
ما قلب نارواییم او هم شناخت ما را
در کوی عشقبازی داویست هر دو عالم
چشم فضول ننشست تا در نباخت ما را
از شوق نعل اسبش سر خاک راه کردیم
وان مه ز ناز توسن بر سر نتاخت ما را
اکسیر عشق اهلی زر می کند مسیحا
در کوره محبت زانرو گداخت ما را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.