شمارهٔ ۶۴
پیش تو دیده گر نبود غرق خون مرا
خون می چکد زدیده و دل در درون مرا
من خود نشان تیر ملامت نگشته ام
عشقت نشانه ساخت به داغ جنون مرا
رخسار لاله رنگ تو در دیده بایدم
بی تو چه سود چهره بخون لاله گون مرا
این سرخ رویی ام بس اگر می کند فلک
موی سفید در قدمت غرق خون مرا
از گلشنم به گلخن محنت کشید هجر
بخت بد است در همه جا رهنمون مرا
اهلی چو لاله خاک رهم لیک خوشدلم
کز دل نرفت داغ غم او برون مرا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیش تو دیده گر نبود غرق خون مرا
خون می چکد زدیده و دل در درون مرا
هوش مصنوعی: اگر در حضورت نتوانم خونیندل و غمگین خود را نشان دهم، اما اشکهایم از چشمانم میچکد و درد درونم را غرق کرده است.
من خود نشان تیر ملامت نگشته ام
عشقت نشانه ساخت به داغ جنون مرا
هوش مصنوعی: من خودم تبدیل به هدف انتقادات و ملامتها نشدهام، عشق تو باعث شده که نشان و علامتی شوم از درد و جنونم.
رخسار لاله رنگ تو در دیده بایدم
بی تو چه سود چهره بخون لاله گون مرا
هوش مصنوعی: رنگ رخسار تو مانند لاله است و در چشمانم باید بماند. بی تو چه فایدهای دارد که چهرهام به خون لاله مایل باشد؟
این سرخ رویی ام بس اگر می کند فلک
موی سفید در قدمت غرق خون مرا
هوش مصنوعی: این صورت زیبا و سرخ من، اگر فلک بر من تأثیر بگذارد، باعث میشود که موی سفیدم به زیر پاهای تو غرق در خون شود.
از گلشنم به گلخن محنت کشید هجر
بخت بد است در همه جا رهنمون مرا
هوش مصنوعی: از باغ خوشبختیام به جایی پر از درد و رنج منتقل شدم، و این جدایی باعث شده که در هر جا راهنمای من فقط بدبیاری باشد.
اهلی چو لاله خاک رهم لیک خوشدلم
کز دل نرفت داغ غم او برون مرا
هوش مصنوعی: شاعری میگوید: هرچند که من به آرامش و زیبایی دلم راضی هستم، اما همچنان درد و غم او در دل من باقی مانده و از من دور نمیشود.