شمارهٔ ۳۲
یک ره چو غنچه خندهزنان بین به سوی ما
باشد که بشکفد گل دولت به روی ما
ای نوبهار جان مگر از ابر رحمتت
رنگی برآورد چمن آرزوی ما
سررشته گم مکن که ز عهد ازل تو را
پیوند دوستی است به هر تار موی ما
صد ره اگر ز سجده به پایش نهیم سر
کی سر به ما نهد صنم تندخوی ما
شد جام جم سفال سبوی شکستهام
بیخاصیت نبود شکست سبوی ما
تا خون ما نریخت حریف و چو می نخورد
چون شیشه دست برنگرفت از گلوی ما
بوی محبت از دل اهلی دمد چو مشک
ای گل نگاه دار دل ما به بوی ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یک ره چو غنچه خندهزنان بین به سوی ما
باشد که بشکفد گل دولت به روی ما
هوش مصنوعی: یک دختر جوان شاداب و خندان را تصور کن که به سمت ما میآید و به زودی گلی از خوشبختی و prosperity برای ما خواهد شکفت.
ای نوبهار جان مگر از ابر رحمتت
رنگی برآورد چمن آرزوی ما
هوش مصنوعی: ای بهار جان، آیا از ابر رحمتت رنگی بر روی چمن آرزوهای ما نخواهی نشاند؟
سررشته گم مکن که ز عهد ازل تو را
پیوند دوستی است به هر تار موی ما
هوش مصنوعی: خودت را گم نکن، چون از زمان های دور بین ما دوستی و ارتباطی وجود دارد که به اندازه یک تار مو ارزشمند است.
صد ره اگر ز سجده به پایش نهیم سر
کی سر به ما نهد صنم تندخوی ما
هوش مصنوعی: اگر هزار بار هم سر خود را در سجده به پای او بگذاریم، آیا این معشوق در دندهای از سر ما توجهی خواهد کرد؟
شد جام جم سفال سبوی شکستهام
بیخاصیت نبود شکست سبوی ما
هوش مصنوعی: چشماندازهای زیبایی که در گذشته داشتم، اکنون به خاطر ناامیدی و شکست، از دست رفتهاند. حالا دیگر مانند یک ظرف خالی و بیفایدهام که نشانهای از زیبایی ندارد و تنها شکست در زندگیام باقی مانده است.
تا خون ما نریخت حریف و چو می نخورد
چون شیشه دست برنگرفت از گلوی ما
هوش مصنوعی: تا زمانی که ما به دشمنی نپرداختیم و او هم به ما آسیب نزد، آن لحظه که به خوشگذرانی پرداخته بود، همچنان از حمله به ما خودداری کرد.
بوی محبت از دل اهلی دمد چو مشک
ای گل نگاه دار دل ما به بوی ما
هوش مصنوعی: عطر محبت از دل وفاداران به مشام میرسد مانند بویی که از مشک بیرون میآید، ای گل، دل ما را در همین رایحههای دلنشین نگهدار.

اهلی شیرازی