شمارهٔ ۳۰
کوثر کجا و لعل روان بخش او کجا
سرچشمه حیات کجا آب جو کجا
هر کو نشد لاله جگر خون از آن غزال
از وادی محبت او یافت بو کجا
سودای آن پری منه ای دل ز فکر خام
دیوانه یی مگر، تو کجایی و او کجا
گر روی زرد ما نکند آب دیده تر
ما را میان خلق بود آب رو کجا
من گندم بهشت بیک جو نمی خرم
سیمرغ من بدانه سر آرد فرو کجا
مستم ز خون دیده و ساغر بغیرده
دریا کشان کجا می جام و سبو کجا
اهلی ز گفتگوی بتان بس نمی کنی
آخر ببین که میکشد این گفتگو کجا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کوثر کجا و لعل روان بخش او کجا
سرچشمه حیات کجا آب جو کجا
هوش مصنوعی: کوثر که با زندگی و شادی همراه است، کجا و نعمتهای گرانبها مانند لعل که روح را سرشار میکند، کجا؟ منبع حیات و آب زلال کجا و چشمههای خنک کجا؟
هر کو نشد لاله جگر خون از آن غزال
از وادی محبت او یافت بو کجا
هوش مصنوعی: هر کسی که برای محبت او دلی پر درد و جگر سوخته ندارد، چگونه میتواند بوی آن غزال را از وادی عشق بچشد؟
سودای آن پری منه ای دل ز فکر خام
دیوانه یی مگر، تو کجایی و او کجا
هوش مصنوعی: عزیز دل، از خیالهای بیهوده و دیوانهوار دست بردار. مگر تو کجا هستی و او کجا؟
گر روی زرد ما نکند آب دیده تر
ما را میان خلق بود آب رو کجا
هوش مصنوعی: اگر چهره زرد من را با اشک خود تر نکند، پس در میان مردم، آبرویم کجاست؟
من گندم بهشت بیک جو نمی خرم
سیمرغ من بدانه سر آرد فرو کجا
هوش مصنوعی: من کشش خریدن گندم بهشت را ندارم، چرا که پرنده افسانهای من، توانایی پرواز به ارتفاعات بلند را دارد.
مستم ز خون دیده و ساغر بغیرده
دریا کشان کجا می جام و سبو کجا
هوش مصنوعی: من در حال شربت خمری هستم که از اشک چشمانم به دست آمده و از دریا افشانهای میخرم. حالا نمیدانم که ساغر و جام کجاست و ابراز احساسات من در این بین چه معنا دارد.
اهلی ز گفتگوی بتان بس نمی کنی
آخر ببین که میکشد این گفتگو کجا
هوش مصنوعی: با گفتوگو با مخلوقاتی که غیر از حقیقت و واقعیت هستند، نمیتوانی به جایی برسی. در نهایت، ببین که این گفتگو تو را به کجا میبرد و به چه نتیجهای میرسد.