گنجور

شمارهٔ ۲۷۴

این چه سروست که از گلشن جان خاسته است
وین چه قدست که چون نخل گل آراسته است
گرد بر دامن پاکت نرسد از ره کس
خاصه گردی که از آلوده دلی خاسته است
وای اگر آنقدر افزوده شود روز فراق
کز شب قدر وصال تو فلک کاسته است
عشق اگر تیغ برآرد سپر عقل چه سود؟
بر سر بنده رود آنچه خدا خواسته است
اهلی از برق جهانسوز غمت بی خبرست
ورنه این خرقه صدپارچه پیراسته است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این چه سروست که از گلشن جان خاسته است
وین چه قدست که چون نخل گل آراسته است
هوش مصنوعی: این چه موجودی است که از باغ جان برخاسته و این چه قامت زیبایی است که مانند نخل، دلنشین و زیبا به نظر می‌رسد؟
گرد بر دامن پاکت نرسد از ره کس
خاصه گردی که از آلوده دلی خاسته است
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند آلودگی یا ناخالصی‌ای به دامن پاک تو بچسپاند، به ویژه اگر این آلودگی ناشی از دل‌های آلوده باشد.
وای اگر آنقدر افزوده شود روز فراق
کز شب قدر وصال تو فلک کاسته است
هوش مصنوعی: وای اگر روزهای جدایی آنقدر طولانی شود که شب قدر وصال تو به اندازه‌ای کمتر شده باشد.
عشق اگر تیغ برآرد سپر عقل چه سود؟
بر سر بنده رود آنچه خدا خواسته است
هوش مصنوعی: اگر عشق به صورت تندی و خشم خود را نشان دهد، عقل دیگر نمی‌تواند کمکی کند. در این حال، هر چه بر سر فرد بیفتد، مقدر و خواست خداوند است.
اهلی از برق جهانسوز غمت بی خبرست
ورنه این خرقه صدپارچه پیراسته است
هوش مصنوعی: دوست من، اگر چه به نظر می‌رسد که از درد و غم تو بی‌خبر است، اما در واقع این لباس کهنه و پاره من، به خاطر درون پر از احساساتم به این شکل درآمده است.