گنجور

شمارهٔ ۲۷

دل زنده شوم چون نگرم سیم تنان را
جان تازه کند دیدن بت برهمنان را
عاشق که در آتش نرود چون زن هندو
نامش ننهی مرد که ننگ است زنان را
در خیل بتان چشم تو تا زد مژه برهم
بشکست بیک غمزه صف صف شکنان را
چون لاله بجز داغ وفا هیچ نیابی
گر چاک کنی سینه خونین کفنان را
صد جامه شود همچو گل از شوق تو پاره
گر مست کند بوی تو گل پیرهنان را
زاهد صفت آدم نبود هر که نخواهد
حلوای نبات لب شیرین دهنان را
چون بلبل از اوصاف گل روی تو اهلی
نگذاشت ز مستی بسخن هم سخنان را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل زنده شوم چون نگرم سیم تنان را
جان تازه کند دیدن بت برهمنان را
هوش مصنوعی: هرگاه که سیمای زیبا و دلربا را می‌بینم، دلم زنده و شاداب می‌شود و دیدن زیبایی‌های دختران می‌تواند جان تازه‌ای به من بخشد.
عاشق که در آتش نرود چون زن هندو
نامش ننهی مرد که ننگ است زنان را
هوش مصنوعی: عاشق واقعی باید در آتش عشق سختی‌ها را تجربه کند. اگر کسی چنین تجربه‌ای نداشته باشد، محبت او واقعی نیست و او در نهایت به نوعی شرم و ننگ می‌انجامد.
در خیل بتان چشم تو تا زد مژه برهم
بشکست بیک غمزه صف صف شکنان را
هوش مصنوعی: در میان انبوه زیبایی‌ها و معشوقان، تنها با یک ناز و حرکت چشم تو، صف‌های عاشقان و دل‌باختگان را به هم ریختی و قلب‌ها را از هم جدا کردی.
چون لاله بجز داغ وفا هیچ نیابی
گر چاک کنی سینه خونین کفنان را
هوش مصنوعی: وقتی لاله‌ای را می‌خشی، جز زخم عشق و وفا چیزی پیدا نمی‌کنی، حتی اگر سینه‌ات را پاره کنی، فقط خونین کفن‌ها را می‌بینی.
صد جامه شود همچو گل از شوق تو پاره
گر مست کند بوی تو گل پیرهنان را
هوش مصنوعی: اگر عشق تو مرا دیوانه کند، به گونه‌ای می‌شوم که مانند گلی، لباس‌هایم قطعه‌قطعه می‌شود. بوی تو آن‌قدر مست‌کننده است که حتی پیراهن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
زاهد صفت آدم نبود هر که نخواهد
حلوای نبات لب شیرین دهنان را
هوش مصنوعی: انسانی که از لذت‌ها و خوشی‌های زندگی دوری می‌کند و به بهشت جاویدان فکر نمی‌کند، نمی‌تواند به راستی انسانی آرمان‌گرا باشد. کسانی که از طعم شیرین و خوشمزه حلوای نبات لذت نمی‌برند، در حقیقت از جوهر انسانیت فاصله دارند.
چون بلبل از اوصاف گل روی تو اهلی
نگذاشت ز مستی بسخن هم سخنان را
هوش مصنوعی: بلبل از زیبایی‌های چهره تو به قدری مجذوب شده که دیگر نتوانسته از شادی و خوشحالی، به سخن گفتن بپردازد و هر چه در دل دارد، تنها به وصف تو اختصاص داده است.