گنجور

شمارهٔ ۲۶۵

چنین حسن و ملاحت با ملک نیست
ملک را حسن اگر هست این نمک نیست
گل خوبان چو گل عنبر سرشت است
ولی بوی وفا با هیچ یک نیست
مرا گر در وفا شک داری ایشوخ
ترا در بیوفایی هیچ شک نیست
بکوی صبر عاشق ره نیابد
ره عشق و صبوری مشترک نیست
فلک هرگز نشد اهلی بمن یار
مرا هم چشم یاری از فلک نیست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنین حسن و ملاحت با ملک نیست
ملک را حسن اگر هست این نمک نیست
هوش مصنوعی: این زیبایی و دلربایی که در تو وجود دارد، هیچ‌گاه در هیچ پادشاهی یافت نمی‌شود. اگر هم پادشاهی زیبایی داشته باشد، به این شیرینی و جذابیت نیست.
گل خوبان چو گل عنبر سرشت است
ولی بوی وفا با هیچ یک نیست
هوش مصنوعی: گل‌های خوبان مثل گل عطرآگینی هستند، اما بوی وفا را هیچ‌کدام از آن‌ها ندارند.
مرا گر در وفا شک داری ایشوخ
ترا در بیوفایی هیچ شک نیست
هوش مصنوعی: اگر در وفای من تردید داری، بدان که در بی‌وفایی تو هیچ شکی وجود ندارد.
بکوی صبر عاشق ره نیابد
ره عشق و صبوری مشترک نیست
هوش مصنوعی: عاشق برای رسیدن به عشق باید صبر کند، اما صبر به تنهایی نمی‌تواند او را به مسیر عشق هدایت کند و عشق و صبر هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند.
فلک هرگز نشد اهلی بمن یار
مرا هم چشم یاری از فلک نیست
هوش مصنوعی: آسمان هرگز به کسی تسلیم نشد و یار من نیز امیدی به کمک از آسمان ندارد.