گنجور

شمارهٔ ۲۴۲

چنین که تشنه بخون لعل یاربی سبب است
هلاک ما عجبی نیست زندگی عجب است
من از ادب نشمارم سگ درت خود را
که آدمش نشمارند هرکه بی ادب است
اگرچه خاک شدم رخ متاب ای خورشید
که ذره ذره غبارم هنوز در طلب است
به مجلسی که بود هزار دل پرخون
چه جای ساغر عیش و پیاله طرب است
ز استخوان چه عجب در رطب کزوما را
بجای مغز ز پیکان در استخوان رطب است
فکند از آن سخنت شور در عجم اهلی
که چاشنی حدیث تو از شه عرب است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنین که تشنه بخون لعل یاربی سبب است
هلاک ما عجبی نیست زندگی عجب است
هوش مصنوعی: چنان که کسی که تشنه‌ی خون لب‌های محبوب است، نمی‌تواند به سرنوشت خود شکایت کند زیرا که ما به این دلیل به سوی هلاکت می‌رویم. در واقع، زندگی خود بسیار شگفت‌انگیز و عجیب است.
من از ادب نشمارم سگ درت خود را
که آدمش نشمارند هرکه بی ادب است
هوش مصنوعی: هرگز خود را به خاطر ادب و نزاکت پایین نیاور، زیرا کسانی که بی‌ادب هستند، ارزش آدمی را نمی‌دانند.
اگرچه خاک شدم رخ متاب ای خورشید
که ذره ذره غبارم هنوز در طلب است
هوش مصنوعی: هرچند که به خاک تبدیل شدم و از تو فاصله گرفته‌ام، ای خورشید، حتی اکنون هم ذرات غبارم به دنبال توست و نمی‌تواند از تو روی برگرداند.
به مجلسی که بود هزار دل پرخون
چه جای ساغر عیش و پیاله طرب است
هوش مصنوعی: در مجلسی که هزاران دل به خاطر عشق و غم در عذابند، چه جایی برای شادی و خوش‌گذرانی و نوشیدن شراب است؟
ز استخوان چه عجب در رطب کزوما را
بجای مغز ز پیکان در استخوان رطب است
هوش مصنوعی: درخت رطب (خرما) به دلیل وجود مغز درون میوه‌اش به خوبی هویدا است. این در حالی است که از استخوان، انتظار نمی‌رود که چیزی متفاوت از آن‌چه که درونش وجود دارد بیرون بیاید. از آن‌جایی که رطب می‌تواند حاوی چیزهای خوبی باشد، نباید تعجب کرد که گاهی ویژگی‌های مثبتی از دل آن بیرون آید.
فکند از آن سخنت شور در عجم اهلی
که چاشنی حدیث تو از شه عرب است
هوش مصنوعی: سخنان تو در دل مردم غیرعرب شور و هیجان ایجاد کرده است، زیرا محتوای گفتارت از پادشاه عرب تأثیر گرفته و جذابیت خاصی دارد.