گنجور

شمارهٔ ۲۳۳

نرگس رعنا اگر چشم و چراغ گلشن است
لاله یی کز خون دل دارد نشان چشم من است
حاجت گفتن ندارد حال من ای شمع حسن
قصه جانسوزی پروانه حرفی روشن است
دست چون در خون من دارد! اگر با دیگری
دست در گردن کند خون منش در گردن است
آتش غم ساقیا ننشاند الا آب می
رحم کن ای ابر رحمت کاتشم در خرمن است
جَیبِ من هم  دارد از پیراهنِ یوسف نشان
گر نه کوری ای برادر ، این همان پیراهن است
حال سوز دوستان ای شمع میدانی ولی
من از آن سوزم که چشمت بر زبان دشمن است
نگسلم اهلی به جور از دامن آن گل چو خار
هر کجا خواهد شدن دست منش در دامن است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نرگس رعنا اگر چشم و چراغ گلشن است
لاله یی کز خون دل دارد نشان چشم من است
هوش مصنوعی: اگر نرگس زیبا نور و روشنی باغ است، لاله‌ای که نشانه‌ی درد دل من است، از خون دل من رنگ گرفته است.
حاجت گفتن ندارد حال من ای شمع حسن
قصه جانسوزی پروانه حرفی روشن است
هوش مصنوعی: حال من نیاز به گفتن ندارد، ای شمع زیبایی. داستانی سوزان در دل پروانه وجود دارد که سخن روشنی است.
دست چون در خون من دارد! اگر با دیگری
دست در گردن کند خون منش در گردن است
هوش مصنوعی: اگر کسی دستش به خون من آغشته باشد، وقتی با دیگری رابطه‌ای برقرار کند، این خون به گردن او خواهد بود.
آتش غم ساقیا ننشاند الا آب می
رحم کن ای ابر رحمت کاتشم در خرمن است
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که در دل دارم، مثل آتش است که فقط با نوشیدن شراب خاموش می‌شود. ای ابر رحمت، به من رحم کن، زیرا که من در شرایط سخت و دشواری قرار گرفته‌ام.
جَیبِ من هم  دارد از پیراهنِ یوسف نشان
گر نه کوری ای برادر ، این همان پیراهن است
هوش مصنوعی: در جیب من نشانه‌ای از پیراهن یوسف وجود دارد. برادر، کور نباش، این همان پیراهن است.
حال سوز دوستان ای شمع میدانی ولی
من از آن سوزم که چشمت بر زبان دشمن است
هوش مصنوعی: تو می‌دانی که من چقدر از درد و سوز دوستان ناراحتم، اما دردی که من دارم ناشی از این است که نگاهت به دشمنان نیست و این برای من بسیار مشکل است.
نگسلم اهلی به جور از دامن آن گل چو خار
هر کجا خواهد شدن دست منش در دامن است
هوش مصنوعی: من هرگز از محبت و مهربانی به دور نمی‌شوم، حتی اگر در برابر سختی‌ها و ناملایمات قرار بگیرم. مانند خاری که در دامن گل قرار دارد، در هر شرایطی محبت و احساسات خوبم را نگه می‌دارم.

حاشیه ها

1402/12/29 22:02
سیدمحمد جهانشاهی

جیبِ آن هم دارد از پیراهنِ یوسف نشان،

1402/12/29 22:02
سیدمحمد جهانشاهی

گر نه کوری ای برادر ، این همان پیراهن است

1402/12/01 13:03
سیدمحمد جهانشاهی

جَیبِ من هم  دارد از پیراهنِ یوسف نشان