گنجور

شمارهٔ ۲۲۱

دل ز غم تا کی کند فریاد، خاموشی خوش است
ساقیا جامی بده کز غم فراموشی خوش است
غیر مستان مدهوش از جهان خوشدل نیند
عقل عاقل در نمییابد که مدهوشی خوش است
میرود آن شوخ و عاشق های و هویی میکند
بخت سلطان خوش که ما را هم بچاووشی خوش است
تا سیه پوشید از خط عارضش حالی شود
مردم چشم مرا زان تا سیه پوشی خوش است
پیش ازین خوش بود آغوش پریرویان مرا
این زمانم با سگ خوبان هم آغوشی خوش است
روی همچون گل کجا موی سفید ما کجا
ساده رویان را بهم بازی و سر گوشی خوش است
پیر گشتی اهلی، از بزم جوانان دور شو
در جوانی با جوانان عشق و می نوشی خوش است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل ز غم تا کی کند فریاد، خاموشی خوش است
ساقیا جامی بده کز غم فراموشی خوش است
هوش مصنوعی: دل تا کی باید از درد و غم شکوه کند؟ خاموشی و سکوت بهتر است. ای ساقی، جامی به من بده تا بتوانم غم‌هایم را فراموش کنم و آرامش پیدا کنم.
غیر مستان مدهوش از جهان خوشدل نیند
عقل عاقل در نمییابد که مدهوشی خوش است
هوش مصنوعی: تنها افرادی که در حال مستی و سرمستی هستند، از زیبایی‌های جهان لذت می‌برند. کسی که هوشیار و عاقل است، نمی‌تواند درک کند که این حال و هوای مدهوشی و مستی چقدر شیرین و خوشایند است.
میرود آن شوخ و عاشق های و هویی میکند
بخت سلطان خوش که ما را هم بچاووشی خوش است
هوش مصنوعی: آن معشوقه‌ی شیطنت‌آمیز و عاشق با شور و هیجان می‌رود و بخت خوش سلطان را شاد می‌کند، که برای ما نیز داشتن چنین خوشی‌ای دلپذیر است.
تا سیه پوشید از خط عارضش حالی شود
مردم چشم مرا زان تا سیه پوشی خوش است
هوش مصنوعی: زمانی که خط سیاه روی چهره‌اش را می‌پوشد، احساس می‌کنم مردم به چشمان من توجه بیشتری می‌کنند، زیرا این پوشاندن زیبایی خاصی دارد.
پیش ازین خوش بود آغوش پریرویان مرا
این زمانم با سگ خوبان هم آغوشی خوش است
هوش مصنوعی: قبل از این، آغوش زیبا رویان برای من دلپذیر بود، اما اکنون هم آغوشی با سگ‌های خوب برایم خوشایند است.
روی همچون گل کجا موی سفید ما کجا
ساده رویان را بهم بازی و سر گوشی خوش است
هوش مصنوعی: کجایند آن دختران زیبا که چهره‌شان مانند گل است؟ و کجا هستند موهای سپید ما؟ اینجا سخن بر سر بی‌خبری از لذت‌های زندگی و خوشی‌های ساده است.
پیر گشتی اهلی، از بزم جوانان دور شو
در جوانی با جوانان عشق و می نوشی خوش است
هوش مصنوعی: وقتی به سن سالخوردگی می‌رسی، بهتر است از جشن‌های جوانان دوری کنی. در دوران جوانی، لذت عشق و نوشیدن با جوانان بسیار شیرین و خوشایند است.