شمارهٔ ۲۰۲
عمرم همه با صوت نی و چنگ بسر رفت
وز سیلی عشق آنهمه از گوش بدر رفت
من سوختم از عشق و ترا هیچ خبر نیست
وز ناله من در همه آفاق خبر رفت
این سیل سرشک آخرم از ضعف چنان کرد
کز دیده یکی قطره بصد خون جگر رفت
هش دار که بس مرغ جگر سوخته از آه
افروخت چراغ گل و بر باد سحر رفت
بر گریه اهلی چه زند خنده که مسکین
دیگ دلش از آتش شوق تو بسر رفت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عمرم همه با صوت نی و چنگ بسر رفت
وز سیلی عشق آنهمه از گوش بدر رفت
هوش مصنوعی: زندگیام تمام شد و فقط با صدای نی و چنگ پر شد و حتی نواهای عشق نیز از گوشم رفت.
من سوختم از عشق و ترا هیچ خبر نیست
وز ناله من در همه آفاق خبر رفت
هوش مصنوعی: من برای عشق تو سوختم و تو هیچ از حال من خبر نداری. نالههای من در سراسر دنیا پیچیده، اما تو همچنان بیخبر هستی.
این سیل سرشک آخرم از ضعف چنان کرد
کز دیده یکی قطره بصد خون جگر رفت
هوش مصنوعی: این سیل اشک که به خاطر ضعف و اندوه به وجود آمده، چنان تأثیر عمیق و دردناکی بر من گذاشت که به اندازه یک قطره، از چشمانم مثل صد خون جگر احساس درد کردم.
هش دار که بس مرغ جگر سوخته از آه
افروخت چراغ گل و بر باد سحر رفت
هوش مصنوعی: محتاط باش که بسیاری از پرندگان دلسوخته به واسطهٔ ناله و گریهشان شمعهای گل را روشن کردند و در نهایت، همه چیز در اثر وزش باد صبح از بین رفت.
بر گریه اهلی چه زند خنده که مسکین
دیگ دلش از آتش شوق تو بسر رفت
هوش مصنوعی: برخندهای که به گریهی دلسوزان میزند، چه فایدهای دارد، وقتی که دلِ مظلومش از شوق تو به تب و تاب افتاده است؟