گنجور

شمارهٔ ۱۹۹

دل کباب ز خوناب دیده بد نام است
بسوختیم و هنوز از تو کار ما خام است
اگر نه مهر تو می ورزد آفتاب چرا
ملازم سر کوی تو صبح تا شام است
بیا و جرعه مستان غم به رغبت نوش
که صاف شیشه افلاک درد این جام است
غرور حسن ببین و نیاز عشق که ما
دعای خیر کنیم و جواب دشنام است
ادب ز کف مده از امتحان عشق بترس
که خاصه بهر همین شیوه عاشقی عام است
کسی که طالب گنج وصال شد اهلی
اگر نه در دهن اژدهاست ناکام است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل کباب ز خوناب دیده بد نام است
بسوختیم و هنوز از تو کار ما خام است
هوش مصنوعی: دل ما از آتش اشک‌ها به شدت آزار می‌بیند و در عذاب است. هرچند که رنج‌ها را تحمل کرده‌ایم، هنوز عشق و کار ما نسبت به تو در حال شکل‌گیری است و کامل نشده.
اگر نه مهر تو می ورزد آفتاب چرا
ملازم سر کوی تو صبح تا شام است
هوش مصنوعی: اگر آفتاب به تو علاقه‌مند نیست، چرا صبح تا شب به در خانه‌ات نزدیک شده و در آنجا مانند دوستانت می‌ماند؟
بیا و جرعه مستان غم به رغبت نوش
که صاف شیشه افلاک درد این جام است
هوش مصنوعی: بیا و با کمال میل از جام مستانه‌ای بنوش که درد و مشکلات جهان در این شیشه صاف خلاصه شده است.
غرور حسن ببین و نیاز عشق که ما
دعای خیر کنیم و جواب دشنام است
هوش مصنوعی: خوشبختی و زیبایی را ببین و احساس نیاز به عشق را درک کن، زیرا ما برای تو بهترین‌ها را آرزو می‌کنیم، اما ممکن است با ناملایماتی نیز مواجه شوی.
ادب ز کف مده از امتحان عشق بترس
که خاصه بهر همین شیوه عاشقی عام است
هوش مصنوعی: در عشق، ادب و نزاکت را از دست نده، زیرا عشق آزمایشی است و این نوع عاشقی برای همگان معمولی شده است.
کسی که طالب گنج وصال شد اهلی
اگر نه در دهن اژدهاست ناکام است
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال رسیدن به عشق و ارتباط عمیق است، اگر خود را آماده نکند و از موانع نترسد، در حقیقت مانند کسی است که در خطر می‌افتد و به نتیجه نمی‌رسد.