گنجور

شمارهٔ ۱۹۳

ای سرو روان خاک شوم در ته پایت
جان من و جان همه عالم به فدایت
در خلوت دل شو که چه جای دگران است
بالله که جان هم نتوان دید به جایت
در حشر قیامت بود آن دم که شهیدان
خیزند و سراسیمه درافتند به پایت
گر کشته شوم بهر تو یکبار بکو حیف
تا زنده شوم از نفس روح فزایت
بسیار زند بر سر خود سنگ ندامت
آن کو دل و دین باخت به امید وفایت
جایی که زلیخا نکند ناله ز یوسف
زن بهتر از آن مرد که نالد ز جفایت
اهلی، به گدایی ز تو خرسند شد اما
شاهنشه حسنی چه غم از حال گدایت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای سرو روان خاک شوم در ته پایت
جان من و جان همه عالم به فدایت
هوش مصنوعی: ای سرو زیبا، من جانم را در زیر پای تو فدای تو می‌کنم. جان من و جان همه موجودات برای تو قربانی خواهد شد.
در خلوت دل شو که چه جای دگران است
بالله که جان هم نتوان دید به جایت
هوش مصنوعی: در دل خود تنهایی را بیاب، زیرا در آنجا جایی برای دیگران نیست. به خدا قسم، حتی نمی‌توان روح خود را در جای تو مشاهده کرد.
در حشر قیامت بود آن دم که شهیدان
خیزند و سراسیمه درافتند به پایت
هوش مصنوعی: در روز قیامت، زمانی که شهیدان به پا می‌خیزند و به حالت پریشانی به سمت تو می‌افتند.
گر کشته شوم بهر تو یکبار بکو حیف
تا زنده شوم از نفس روح فزایت
هوش مصنوعی: اگر به خاطر تو یکبار کشته شوم، خیلی خوب است؛ اما افسوس که وقتی زنده می‌شوم و نفسی تازه می‌کنم، آن روح افزا دوباره با من خواهد بود.
بسیار زند بر سر خود سنگ ندامت
آن کو دل و دین باخت به امید وفایت
هوش مصنوعی: کسی که دل و ایمانش را به امید وفای تو از دست داده، سخت به خاطر این تصمیم خود احساس پشیمانی می‌کند.
جایی که زلیخا نکند ناله ز یوسف
زن بهتر از آن مرد که نالد ز جفایت
هوش مصنوعی: به جایی که زلیخا به خاطر یوسف شکوایه نکند، زن بهتر از آن مردی است که از رفتار تو دلشکسته و ناله کند.
اهلی، به گدایی ز تو خرسند شد اما
شاهنشه حسنی چه غم از حال گدایت
هوش مصنوعی: اهلی، از اینکه تو به گدایی پرداختی خوشحال شده، اما شاهنشاه حسنی از وضعیت گدایی تو نگران نیست.