شمارهٔ ۱۸۵
خندید گل و غنچه شکفت و چمن آراست
آن غنچه پژمرده که نشکفت دل ماست
با خار غمم خار گل ای مرغ چمن چیست
کاین خار من اندر جگر و خار تو در پاست
از کوی حبیبم سوی گلزار مخوانید
گلزار من آنجاست که دلدار من آنجاست
گلگشت چمن بر دل آزاده بود خوش
مرغان چمن را بگل و سرو چه پرواست
اهلی چو توان در قدم یار سر افکند
فرصت شمر اکنون که سرانجام نه پیداست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خندید گل و غنچه شکفت و چمن آراست
آن غنچه پژمرده که نشکفت دل ماست
هوش مصنوعی: گل خندید و غنچه باز شد و چمن زیبا شد، ولی آن غنچهای که پژمرده است و نشکفته، دل ماست.
با خار غمم خار گل ای مرغ چمن چیست
کاین خار من اندر جگر و خار تو در پاست
هوش مصنوعی: بیت اشاره به غم و درد دل شاعر دارد. شاعر از مرغان چمن میخواهد بفهمند که غم او عمیقتر از زخمهای ظاهری است. او به نوعی میگوید که غم او مانند خاری است که در دلش ریشه دوانده و در مقابل، زخمهای دیگران شاید بر روی پوست و بیرونیشان باشد. به این ترتیب، شاعر میخواهد نشان دهد که دردهای درونی هر فرد به مراتب عمیقتر و جدیتر از آن چه به چشم میآید، میتواند باشد.
از کوی حبیبم سوی گلزار مخوانید
گلزار من آنجاست که دلدار من آنجاست
هوش مصنوعی: از طرفی که محبوبم زندگی میکند، مرا به گلستان صدا نزنید؛ زیرا گلستان واقعی من جایی است که دلبر من آنجاست.
گلگشت چمن بر دل آزاده بود خوش
مرغان چمن را بگل و سرو چه پرواست
هوش مصنوعی: در دل انسانهای آزاد، زیبایی و خوشی چمنزار حس میشود و این پرندگان خوشآواز به گل و درختان توجهی ندارند.
اهلی چو توان در قدم یار سر افکند
فرصت شمر اکنون که سرانجام نه پیداست
هوش مصنوعی: وقتی که معشوق در کنار توست و میتوانی سر تعظیم فرود بیاوری، این لحظه را غنیمت بشمار. چرا که نمیدانیم که در آینده چه پیش خواهد آمد.

اهلی شیرازی