گنجور

شمارهٔ ۱۵۰

هرجا که بود یار و سرور است
غایب مشو از وی اگرت میل حضور است
زخم دل ما مرهم صبرست علاجش
وین مرهم زخمی است که با درد صبور است
معراج سعادت طلبی روی سوی عشق آر
کاندر ممر عقل ترقی به مرور است
ساقی همه دم زهر غمی گر رسد از دور
هر کو به تو نزدیک ز غمها همه دور است
صد فتنه شود زنده گر از عشق زنی دم
گویا نفس اهل محبت دم صور است
با گل منشین تا نخوری خار ملامت
گر عشق ضروری است ملامت چه ضرور است
اهلی مکنش سرزنش از سجده آن بت
گر بنده خطا کرد خداوند غفور است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرجا که بود یار و سرور است
غایب مشو از وی اگرت میل حضور است
هوش مصنوعی: هر کجا که یار و محبوب حضور دارد، غایب نشوید اگر تمایل به بودن در کنار او دارید.
زخم دل ما مرهم صبرست علاجش
وین مرهم زخمی است که با درد صبور است
هوش مصنوعی: درد دل ما تنها با صبر درمان می‌شود، اما این صبر خود زخمی است که باید با تحمل درد بهبود یابد.
معراج سعادت طلبی روی سوی عشق آر
کاندر ممر عقل ترقی به مرور است
هوش مصنوعی: برای دستیابی به خوشبختی و سعادت، باید به عشق روی بیاوری، زیرا رشد و پیشرفت از مسیر عقل به مرور زمان اثربخش خواهد بود.
ساقی همه دم زهر غمی گر رسد از دور
هر کو به تو نزدیک ز غمها همه دور است
هوش مصنوعی: ای ساقی، هر لحظه که غمی به سراغم بیاید، اگر کسی به تو نزدیک شود، از تمام غم‌ها دور می‌شود.
صد فتنه شود زنده گر از عشق زنی دم
گویا نفس اهل محبت دم صور است
هوش مصنوعی: اگر با عشق سخن بگویی، حتی اگر زنده باشی، صدها مشکل و فتنه به وجود می‌آید. نفس کسانی که در محبت هستند، همچون دمیدن در صور است و می‌تواند زندگی و انرژی را به ارمغان آورد.
با گل منشین تا نخوری خار ملامت
گر عشق ضروری است ملامت چه ضرور است
هوش مصنوعی: با گل نشین تا از خار و ملامت آسیب نبینی، اگر عشق واقعی لازم است، پس چرا ملامت را تحمل کنی؟
اهلی مکنش سرزنش از سجده آن بت
گر بنده خطا کرد خداوند غفور است
هوش مصنوعی: اگر بنده‌ای در برابر بت سجده کند و خطایی مرتکب شود، نباید او را سرزنش کنی، زیرا خداوند بخشنده و مهربان است.