گنجور

شمارهٔ ۱۴۹

گرچه لب تشنه ز غم عاشق دلسوخته است
سینه چون غم به صد چاک و دهان دوخته است
گرنه آن ماه جبین می طلبد دل به چراغ
شمع رخساره برای چه برافروخته است
چند گویی که مشو بنده خوبان ناصح
بروای خواجه مرا کس بتو نفروخته است
مهره بازی کند از شعبده هردم چشمش
این همه شعبده یارب ز که آموخته است
دل دیوانه از آن خال سیه مور صفت
تخم سودا همه درجان من اندوخته است
سوی اهلی نگر ای شمع چو پروانه تست
که تو تا چشم بهم میزنی او سوخته است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرچه لب تشنه ز غم عاشق دلسوخته است
سینه چون غم به صد چاک و دهان دوخته است
هوش مصنوعی: هرچند که عاشق از درد و غم بی‌نصیب نیست و لب‌هایش از تشنگی می‌سوزد، اما دردش به قدری عمیق است که قلبش را با زخم‌های فراوان پر کرده و زبانش را ساکت کرده است.
گرنه آن ماه جبین می طلبد دل به چراغ
شمع رخساره برای چه برافروخته است
هوش مصنوعی: اگر آن چهره زیبا دل را می‌طلبد، پس چرا شمع به خاطر روشنایی چهره‌اش روشن شده است؟
چند گویی که مشو بنده خوبان ناصح
بروای خواجه مرا کس بتو نفروخته است
هوش مصنوعی: چرا همچنان به دیگران می‌گویی که بندگی خوبان را نپذیر؟ نصیحتی که از طرف آقایت به تو شده، هیچ‌کس آن را به تو تحمیل نکرده است.
مهره بازی کند از شعبده هردم چشمش
این همه شعبده یارب ز که آموخته است
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن مهارت و توانایی کسی در انجام کارهای پیچیده و فریبنده است. گویا شخصی به طور مداوم در حال نمایش شعبده بازی است و از این موضوع تعجب می‌کند که این فرد چنین مهارت‌هایی را از کجا آموخته است. به عبارتی، نشان‌دهنده قدرت و زیبایی هنر و تکنیک در انجام کارهاست و پرسش در مورد منبع آن مهارت‌ها.
دل دیوانه از آن خال سیه مور صفت
تخم سودا همه درجان من اندوخته است
هوش مصنوعی: دل دیوانه به خاطر آن نقطه سیاه که مانند مورچه است، تمام غم و اندوهش را در وجودم جمع کرده است.
سوی اهلی نگر ای شمع چو پروانه تست
که تو تا چشم بهم میزنی او سوخته است
هوش مصنوعی: به اطراف خود نگاه کن و ببین که مثل پروانه‌ای که به شمع نزدیک می‌شود، در یک لحظه می‌تواند بسوزد و نابود شود.