شمارهٔ ۱۴۸
عشق جانان راحت جان من بیچاره است
آتش دوزخ بهشت مرغ آتشخواره است
تا گل رویش شکفت آن سرو دل با کس نماند
ور کسی دارد دلی چون غنچه هم صد پاره است
این چنین کان سنگدل نرم از دم گرمم نشد
میشود معلوم کان دل نیست سنگ خاره است
گر بعشق آواره شد مجنون که پرسد حال او
کاندرین وادی چو مجنون صدهزار آواره است
سامری کز ساحران بیشش همی گیرند گوش
گوشه گیر از نرگس جادوی آه عیاره است
عقل و حکمت چاره کار تو اهلی کی کند
چاره کار تو ای بیچاره ترک چاره است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشق جانان راحت جان من بیچاره است
آتش دوزخ بهشت مرغ آتشخواره است
هوش مصنوعی: عشق محبوب زندگی من را به زحمت انداخته است. گرچه عذاب دوزخ وجود دارد، اما بهشت برای روحهای عاشق همچنان وجود دارد.
تا گل رویش شکفت آن سرو دل با کس نماند
ور کسی دارد دلی چون غنچه هم صد پاره است
هوش مصنوعی: زمانی که گل زیبایی خود را نمایش میدهد، دیگر هیچکس نمیتواند با آن سرو دلپذیر رقابت کند. حتی اگر کسی دلی شبیه غنچه داشته باشد، باز هم هزاران تکه خواهد شد.
این چنین کان سنگدل نرم از دم گرمم نشد
میشود معلوم کان دل نیست سنگ خاره است
هوش مصنوعی: اگر سنگدل اینگونه نرم و لطیف نشود و تحت تأثیر گرمای محبت من قرار نگیرد، پس مشخص میشود که دل او واقعاً سنگی است و سختی آن تنها در ظاهر نیست.
گر بعشق آواره شد مجنون که پرسد حال او
کاندرین وادی چو مجنون صدهزار آواره است
هوش مصنوعی: اگر مجنون به خاطر عشق آواره شده، چه کسی حال او را بپرسد؟ در این بیابان خیلیها مثل مجنون در جستجوی عشق آوارهاند.
سامری کز ساحران بیشش همی گیرند گوش
گوشه گیر از نرگس جادوی آه عیاره است
هوش مصنوعی: سامری که از جادوگران بیشتر از همه تأثیر میپذیرد، گوشهنشینان را با چشمهای جادوییاش به خود جذب میکند و آهی که از دلش برمیآید، جادویی پرکشش و فریبنده دارد.
عقل و حکمت چاره کار تو اهلی کی کند
چاره کار تو ای بیچاره ترک چاره است
هوش مصنوعی: عقل و دانایی نمیتوانند مشکل تو را حل کنند، ای بیچاره. راه چاره تو در ترک این مشکلات است.

اهلی شیرازی