گنجور

شمارهٔ ۱۴۰

تا نمردیم دل از درد تو بهبود نداشت
تا ندادیم به سودای تو جان سود نداشت
حقه سبز فلک داشت دوای همه کس
آنچه درمان دل خسته ما بود نداشت
هم ز خاکستر ما گشت چراغی روشن
کاتش مرده دلان فایده جز دود نداشت
بود مقصود تو دل سوختن عاشق زار
غیر مقصود تو هم دلشده مقصود نداشت
سصر محمود از آن بود کف پای ایاز
که ایاز از دو جهان جز سر محمود نداشت
برق حسن تو عجب خرمن ما زود بسوخت
این گمان گرچه دلم داشت چنین زود نداشت
طمع بوس و کنار تو که اهلی بودش
پیش ازین بود که دامان می آلود نداشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا نمردیم دل از درد تو بهبود نداشت
تا ندادیم به سودای تو جان سود نداشت
هوش مصنوعی: تا زمانی که زنده بودیم، دل‌مان بهبود نیافت و از درد عشق تو رنج می‌برد. زمانی هم که جان‌مان را در آرزوی تو فدای کردیم، هیچ سودی از این کار حاصل نشد.
حقه سبز فلک داشت دوای همه کس
آنچه درمان دل خسته ما بود نداشت
هوش مصنوعی: آسمان با ترفندهایش دارویی برای همه مشکلات داشت، اما آنچه برای درمان دل خسته ما نیاز بود، در بین آن ترفندها وجود نداشت.
هم ز خاکستر ما گشت چراغی روشن
کاتش مرده دلان فایده جز دود نداشت
هوش مصنوعی: از خاکستر ما نوری روشن شد، در حالی که آتش دل‌های بی‌روح تنها دودی به جا گذاشت.
بود مقصود تو دل سوختن عاشق زار
غیر مقصود تو هم دلشده مقصود نداشت
هوش مصنوعی: هدف تو به آتش کشیدن دل عاشق غمگین بود، اما غیر از هدف تو، آن دل دیگر هیچ هدفی نداشت.
سصر محمود از آن بود کف پای ایاز
که ایاز از دو جهان جز سر محمود نداشت
هوش مصنوعی: محمود به خاطر ایاز، که تنها چیزی که از دو دنیا داشت، خدمت به او بود، به ارزش و جایگاه ایاز پی برد. ایاز فقط به خاطر خدمت به محمود، ارج و قربی یافته بود.
برق حسن تو عجب خرمن ما زود بسوخت
این گمان گرچه دلم داشت چنین زود نداشت
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند برقی است که به سرعت آتش می‌زند قلب و جان ما را. اگرچه دل من این تصور را داشت، اما این تاثیر ویرانگر آنی نبود.
طمع بوس و کنار تو که اهلی بودش
پیش ازین بود که دامان می آلود نداشت
هوش مصنوعی: امید به نوازش و نزدیکی تو برای من، مثل این است که قبلاً وجود داشته ولی حالا دیگر بی‌معناست، زیرا دامن آنکه به آن امید داشتم، دیگر آلوده نیست.