شمارهٔ ۱۳۸
هر کو ندید خواب و نداند که خورد چیست
داند چو من که عشق چه چیزست و درد چیست
ای شاخ گل بسوختم از غیرت صبا
گر نیست عاشق این آه سرد چیست
این بس نوازشم که چو داد از غمت زنم
گویی فغان این سگ بیهوده گرد چیست
در بیخودی اگر نه بپایت فتاده ام
در چشمم آب حسرت و بر چهره گرد چیست
مردی که زخم ناوک عشق ترا نخورد
واقف نشد که ناله مردان مرد چیست
ما خود شکسته ایم ترا با شکستگان
ای ترک جنگجوی نزاع و نبرد چیست
جایی که نقش هستی خود شسته ایم ما
اهلی سرشک لعل تو و رویی زرد چیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر کو ندید خواب و نداند که خورد چیست
داند چو من که عشق چه چیزست و درد چیست
هوش مصنوعی: هر کسی که خواب را ندیده و نخواهد بفهمد عشق و درد چیست، نمیتواند مانند من که این احساسات را تجربه کردهام، درک کند که عشق و درد چه معنایی دارند.
ای شاخ گل بسوختم از غیرت صبا
گر نیست عاشق این آه سرد چیست
هوش مصنوعی: من از غیرت نسیم به شدت سوختهام، ای گل! اگر کسی عاشق تو نیست، این آه سرد و دردآلود از کجا ناشی میشود؟
این بس نوازشم که چو داد از غمت زنم
گویی فغان این سگ بیهوده گرد چیست
هوش مصنوعی: من چنان از غم تو فریاد میزنم که گویی این صدا فقط برای درد من است و هیچ مطلب مهمی ندارد.
در بیخودی اگر نه بپایت فتاده ام
در چشمم آب حسرت و بر چهره گرد چیست
هوش مصنوعی: اگر در حالتی از خود بیخود نباشم، چرا در پی تو افتادهام؟ در چشمانم حسرتی وجود دارد و بر صورتم گرد و غبار نشسته است.
مردی که زخم ناوک عشق ترا نخورد
واقف نشد که ناله مردان مرد چیست
هوش مصنوعی: مردی که آسیب و درد ناشی از عشق تو را تجربه نکرده است، هرگز نمیفهمد که ناله و شکایت واقعی مردان چه معنایی دارد.
ما خود شکسته ایم ترا با شکستگان
ای ترک جنگجوی نزاع و نبرد چیست
هوش مصنوعی: ما خودمان باعث شدهایم که تو از ما آسیب ببینی. ای جنگجوی ترک، چه نیازی به دعوا و جنگ است؟
جایی که نقش هستی خود شسته ایم ما
اهلی سرشک لعل تو و رویی زرد چیست
هوش مصنوعی: در جایی که ما از وجود خود دست شستهایم، چشمانی با اشک و گناه تو و چهرهای زرد و بیحال چه معنا دارد؟

اهلی شیرازی