شمارهٔ ۱۱۷
در بت پرستی قبله ام چون آن بت روحانی است
در سجده شکر حقم کاین دولتم ارزانی است
دلدار اگر جوری کند از غایت یاری بود
جور بتان بر عاشقان دلداری پنهانی است
من بی رخ روحانیش در ظلمت غم چون زیم
جایی که روز روشنم بی او شب ظلمانی است
لب بسته شد هرکس که او دانا شد از علم نظر
غوغای بحث مدعی از غایت نادانی است
از ملک عالم در گذر آباد کن دل را به عشق
کاین ملکش از روز ازل بنیاد بر ویرانی است
اهلی براه وصف او تا می توانی پامنه
صد سال اگر این ره روی آخر قدم ویرانی است
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در بت پرستی قبله ام چون آن بت روحانی است
در سجده شکر حقم کاین دولتم ارزانی است
هوش مصنوعی: در پرستش بت، قبلهام به مانند آن بت روحانی است و در سجده شکرگزاری خود به حق، این نعمت را که دارم برایم گرانبها میدانم.
دلدار اگر جوری کند از غایت یاری بود
جور بتان بر عاشقان دلداری پنهانی است
هوش مصنوعی: اگر معشوق به گونهای رفتار کند که نشانهای از حمایت و محبتش باشد، این رفتار در واقع نوعی عشق و توجه پنهانی است که از جانب او به عاشقان منتقل میشود. در اینجا عشق و توجه او حتی ممکن است با تفاوتهایی همراه باشد، اما همچنان برای عاشقان دلگرمکننده است.
من بی رخ روحانیش در ظلمت غم چون زیم
جایی که روز روشنم بی او شب ظلمانی است
هوش مصنوعی: من بدون چهرهی روحانی او در تاریکی غم زندگی میکنم و جایی که روز روشن است، اما نبود او برایم همانند شب تاریک است.
لب بسته شد هرکس که او دانا شد از علم نظر
غوغای بحث مدعی از غایت نادانی است
هوش مصنوعی: هر کس که به دانش و علم واقعی دست پیدا کند، زبانش بسته میشود و دیگر در بحثها شرکت نمیکند. چرا که جدل و بحثهای مدعیان ناشی از نادانی آنهاست.
از ملک عالم در گذر آباد کن دل را به عشق
کاین ملکش از روز ازل بنیاد بر ویرانی است
هوش مصنوعی: از دنیای مادی دل را رهایی بخش و آن را به عشق پر کن، چرا که این دنیا از دیرباز بر ویرانی ساخته شده است.
اهلی براه وصف او تا می توانی پامنه
صد سال اگر این ره روی آخر قدم ویرانی است
هوش مصنوعی: تا جایی که میتوانی در وصف او تلاش کن و بنویس، اما بدان که اگر در این مسیر ادامه دهی، در پایان به ویرانی خواهی رسید، حتی اگر صد سال بگذرد.

اهلی شیرازی