شمارهٔ ۱۱۴۴
میخواست شب که داغ نهد دلستان من
میساخت او فتیله و میسوخت جان من
گو استخوان من سگ کویت مخور که هست
پیکان زهر دار تو در استخوان من
خواهم زبان خویش برون آرم از دهان
تا نشنود حدیث تو کس از زبان من
بی پرتوی ز آتش دل در هوای تو
هرگز برون نشد نفسی از دهان من
تا جیب جان من نشود همچو غنچه چاک
ظاهر شود داغ نهان من
گر زین دل کباب حریفان نه آگهند
بویی نمی برند ز آه و فغان من
تا جان نسوخت شعله آهم نشد بلند
بی آتشی چراغ که افروخت جان من
اهلی به ناتوانی من گر نکرد رحم
گو رحم کن بحال دل ناتوان من
شمارهٔ ۱۱۴۳: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورشید و ماه است اینشمارهٔ ۱۱۴۵: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میخواست شب که داغ نهد دلستان من
میساخت او فتیله و میسوخت جان من
هوش مصنوعی: او میخواست در شب، با دلربایی خود دل مرا بسوزاند و به همین منظور مشعلی درست میکرد که جانم را به آتش میکشید.
گو استخوان من سگ کویت مخور که هست
پیکان زهر دار تو در استخوان من
هوش مصنوعی: حیا کن و به استخوان من، که نشانهای از وجودم است، آسیب نزن. چرا که در وجود من، زهر تلخی نهفته است که میتواند به تو آسیب برساند.
خواهم زبان خویش برون آرم از دهان
تا نشنود حدیث تو کس از زبان من
هوش مصنوعی: میخواهم سخنانم را از دهان بیرون نیاورم تا هیچکس داستان تو را از زبان من نشنود.
بی پرتوی ز آتش دل در هوای تو
هرگز برون نشد نفسی از دهان من
هوش مصنوعی: بدون وجود شعلهای از عشق تو، هرگز از دهانم نفس بیرون نیامد.
تا جیب جان من نشود همچو غنچه چاک
ظاهر شود داغ نهان من
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل من مانند یک غنچه باز نشده و نشانهای از درد درونم نمایان نشود، هیچکس از اندوه پنهان من باخبر نخواهد شد.
گر زین دل کباب حریفان نه آگهند
بویی نمی برند ز آه و فغان من
هوش مصنوعی: اگر دلِ من در آتشِ حسادت و کینه حریفان میسوزد، آنها از درد و نالهام هیچ اطلاعی ندارند و بویی از آن نمیبرند.
تا جان نسوخت شعله آهم نشد بلند
بی آتشی چراغ که افروخت جان من
هوش مصنوعی: تا زمانی که جانم نسوخت، صدای آهم بالا نرفت. بیوجود آتش، چراغ جانم روشن نشد.
اهلی به ناتوانی من گر نکرد رحم
گو رحم کن بحال دل ناتوان من
هوش مصنوعی: اگر کسی به ناتوانی من رحم نکرده، لااقل به حال دل ضعیف من رحم کن.