گنجور

شمارهٔ ۱۱۴۱

قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببین
آن چشم مست و آن نگه دلربا ببین
اجزای حسن او همه یک یک نگاه کن
وانگه بیا و حال من مبتلا ببین
من زارتر ز صورت مجنونم از غمش
هر کس که باورش نشود گو بیا ببین
ای مست ناز چند بخشم نظر کنی
یکره مرا بگوشه چشم رضا ببین
جور تو ذره وار ببادم اگر دهد
یکذره از تو روی نتابم وفا ببین
بر روی دوست سجده اهل نظر رواست
زاهد درین میانه تو روی خدا ببین
اهلی کدورتی که تو داری ز خامی است
عاشق شو و چو شمع بسوز و صفا ببین

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببین
آن چشم مست و آن نگه دلربا ببین
هوش مصنوعی: قد و قامت زیبا و چهره دل‌فریب را بنگر، لبانی که جان را سرشار می‌کند ببین، و آن چشم مست و نگاه دل‌نواز را تماشا کن.
اجزای حسن او همه یک یک نگاه کن
وانگه بیا و حال من مبتلا ببین
هوش مصنوعی: به جزئیات زیبایی او تک تک نگاه کن و سپس حال و روز من را که در درد و عشق گرفتارم، مشاهده کن.
من زارتر ز صورت مجنونم از غمش
هر کس که باورش نشود گو بیا ببین
هوش مصنوعی: من به اندازه‌ی مجنون به خاطر غم خودم بیچاره‌ام و هر کسی که این را باور نمی‌کند، بیا و ببین چگونه گرفتارم.
ای مست ناز چند بخشم نظر کنی
یکره مرا بگوشه چشم رضا ببین
هوش مصنوعی: ای عاشق، چند بار می‌خواهی با یک نگاه ناز به من توجه کنی؟ یک لحظه با گوشه چشمت به من نظر کن و مرا ببین.
جور تو ذره وار ببادم اگر دهد
یکذره از تو روی نتابم وفا ببین
هوش مصنوعی: اگرچه سختی‌ها و ناملایمت‌های تو کوچک است، اما اگر حتی کمی از تو به من محبتی نرسد، من وفاداری‌ام را نشان نخواهم داد.
بر روی دوست سجده اهل نظر رواست
زاهد درین میانه تو روی خدا ببین
هوش مصنوعی: بر روی دوست سجده کردن برای اهل بصیرت جایز است. ای زاهد، در این میان تو به سوی خدا نگاه کن.
اهلی کدورتی که تو داری ز خامی است
عاشق شو و چو شمع بسوز و صفا ببین
هوش مصنوعی: دلتنگی که در قلبت حس می‌کنی، به خاطر ناپختگی‌ات است. عاشق شو و مانند شمع بسوز تا زیبایی و روشنی را تجربه کنی.