شمارهٔ ۱۱۱۹
دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر کنم
دل بطوفان نهم و چشم به تقدیر کنم
پیرم و مست جوانان ز خودم شرمی باد
که جوانان نکنند آنچه من پیر کنم
کس ره من ندهد در حی لیلی وش خویش
مگر اینصورت مجنون شده تغییر کنم
گفته یی درد دل خویش بگو پیش طبیب
بیش از آن درد دلم هست که تقریر کنم
من جز از سجده بت راه بطاعت نبرم
کافری باشم اگر دانم و تقصیر کنم
دوش در خواب سحر همدم خورشید شدم
مگر این خواب بدیدار تو تعبیر کنم
عاقلی به زمن ایخواجه طلب در غم دل
من بزنجیر دلم دل بچه زنجیر کنم
اسم اعظم مگرم ملک سلیمان بخشد
ورنه من چون تو پری را بچه تسخیر کنم
خواب راحت ز درت یافتم آنروز مباد
که ببد روزی ازین مرحله شبگیر کنم
کس ز صد حرف یکی ره نبرد چون اهلی
آیت حسن ترا کاینهمه تفسیر کنم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر کنم
دل بطوفان نهم و چشم به تقدیر کنم
هوش مصنوعی: وقتی چشمانم از اشک شبیه دریا شده، چه راهی پیش رو دارم؟ دلم را به امواج میسپارم و چشم به سرنوشت میدوزم.
پیرم و مست جوانان ز خودم شرمی باد
که جوانان نکنند آنچه من پیر کنم
هوش مصنوعی: من پیر شدم و تحت تاثیر جوانان قرار دارم، اما از خودم شرمندهام که جوانان کارهایی را انجام نمیدهند که من در سن خودم انجام میدهم.
کس ره من ندهد در حی لیلی وش خویش
مگر اینصورت مجنون شده تغییر کنم
هوش مصنوعی: هیچکس اجازه نمیدهد که من در مسیر عشق لیلی به سرانجام برسم، مگر اینکه در این حالت، مجنون و دگرگون شوم.
گفته یی درد دل خویش بگو پیش طبیب
بیش از آن درد دلم هست که تقریر کنم
هوش مصنوعی: به پزشک بگو که بیشتر از آنچه بتوانم توضیح بدهم، در دل دارم و ناراحتی ام عمیقتر از کلماتی است که بتوانم بیان کنم.
من جز از سجده بت راه بطاعت نبرم
کافری باشم اگر دانم و تقصیر کنم
هوش مصنوعی: من تنها از طریق سجده بر بت میتوانم به اطاعت برسم و اگر این را بدانم و باز هم کوتاهی کنم، کافر هستم.
دوش در خواب سحر همدم خورشید شدم
مگر این خواب بدیدار تو تعبیر کنم
هوش مصنوعی: دیشب در خواب در کنار خورشید بودم، شاید بتوانم این خواب را به ملاقات تو تعبیر کنم.
عاقلی به زمن ایخواجه طلب در غم دل
من بزنجیر دلم دل بچه زنجیر کنم
هوش مصنوعی: عاقل، در زمانهای که هستیم، از شما میخواهد که در غم دل من، قلبم را مثل زنجیر در دست بگیرم و آن را کنترل کنم.
اسم اعظم مگرم ملک سلیمان بخشد
ورنه من چون تو پری را بچه تسخیر کنم
هوش مصنوعی: اگر خداوند نام بزرگ را به من بدهد، میتوانم همچون سلیمان بر فرشتگان و موجودات تسلط پیدا کنم، وگرنه من هم مثل تو نمیتوانم حتی یک پری را تحت قدرت خود درآورم.
خواب راحت ز درت یافتم آنروز مباد
که ببد روزی ازین مرحله شبگیر کنم
هوش مصنوعی: من در آن روز خواب راحتی را از در تو به دست آوردم. امیدوارم هرگز روزی پیش نیاید که از این مرحله به وضعیت بدی وارد شوم.
کس ز صد حرف یکی ره نبرد چون اهلی
آیت حسن ترا کاینهمه تفسیر کنم
هوش مصنوعی: هیچکس از میان تمام این سخنان، نتوانسته به حقیقت نزدیک شود، همانطور که من هم به خاطر زیباییات، اینقدر دربارهات توضیح میدهم.