گنجور

شمارهٔ ۱۱۱۰

ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکین هم
چه رخی گشاده دارد که کند گره جبین هم
ز غم بهشت رویی من خسته را چه دوزخ
جگریست پر ز آتش نفسی است آتشین هم
بکشد هزار عاشق نکشیده تیغ و شاید
که برون چو غنچه نارد سر دست و آستین هم
سگ آهوان چشمت به نیاز صد چو مجنون
نه همین نیازمندان که هزار نازنین هم
چه کنم کجا گریزم ز کمان ابروی او
گر ازین کمان گریزم اجلست در کمین هم
بنشاط و ناز خلقی گل وصل باز چیدند
من و جور باغبانان نه همان گل و همین هم
همه عمر چشم اهلی بجمال یار بازست
نه نظر بر آسمانش نه نگاه بر زمین هم

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکین هم
چه رخی گشاده دارد که کند گره جبین هم
هوش مصنوعی: نمی‌توانم از رقیب او چه کاری انجام دهم، زیرا او چنان نگاهی دارد که می‌تواند قلب‌ها را بشکافد و همچنین چهره‌اش به قدری زیباست که می‌تواند مشکلات و گره‌های زندگی را باز کند.
ز غم بهشت رویی من خسته را چه دوزخ
جگریست پر ز آتش نفسی است آتشین هم
هوش مصنوعی: از غم بهشت زیبایی‌ام، که من خسته‌ام، جهنمی که پر از آتش است، چه جایگاه سختی است. نفس‌ام هم آتشین و سوزان شده است.
بکشد هزار عاشق نکشیده تیغ و شاید
که برون چو غنچه نارد سر دست و آستین هم
هوش مصنوعی: عاشقان بسیاری هستند که به خاطر عشق خود هیچ چیزی نمی‌کشند، اما شاید یک گل تازه که هنوز سر از بند بیرون نیاورده، در دستان و آستین آنها باشد.
سگ آهوان چشمت به نیاز صد چو مجنون
نه همین نیازمندان که هزار نازنین هم
هوش مصنوعی: چشمان تو برای من مانند سپیدی یک آهوست و من به آن زیبایی و نیاز تو مانند مجنونی هستم که فقط به تو دل بسته‌ام، نه به آن بسیاری که فقط به دنبال عشق و زیبایی‌های دیگر هستند.
چه کنم کجا گریزم ز کمان ابروی او
گر ازین کمان گریزم اجلست در کمین هم
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چکار کنم و به کجا بروم تا از کمان ابروی او دور شوم، زیرا اگر از این کمان فرار کنم، مرگ در انتظار من است.
بنشاط و ناز خلقی گل وصل باز چیدند
من و جور باغبانان نه همان گل و همین هم
هوش مصنوعی: در شادی و زیبایی، محبت و ارتباطی را تجربه کردم که از آن بهره‌مند شدم. اما متوجه شدم که مشکلاتی که باغبانان برای من ایجاد کردند، به هیچ وجه شبیه به آن گل و زیبایی اصلی نیست.
همه عمر چشم اهلی بجمال یار بازست
نه نظر بر آسمانش نه نگاه بر زمین هم
هوش مصنوعی: تمام عمر چشم ما فقط به زیبایی یار خیره است، نه به آسمان نگاه می‌کنیم و نه به زمین.