گنجور

شمارهٔ ۱۱۰۹

ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم
با دشمن و با دوست دل از کینه بشستیم
تا برق رخ ساقی ما در قدح افتاد
دست از خود و از خرقه پشمینه بشستیم
المنه لله که بیک جرعه وصلت
درد از دل و دل از غم دیرینه بشستیم
گر داشت دل ما قدری گرد کدورت
بازآی که ما گرد ز آیینه بشستیم
پرخون مکن از زخم ستم سینه اهلی
اکنون که بصد خون جگر سینه بشستیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم
با دشمن و با دوست دل از کینه بشستیم
هوش مصنوعی: ما تمام ناراحتی‌ها و سرزنش‌های خود را کنار گذاشتیم و دیگر با هیچ‌کس، چه دشمن و چه دوست، کینه‌ای در دل نداریم.
تا برق رخ ساقی ما در قدح افتاد
دست از خود و از خرقه پشمینه بشستیم
هوش مصنوعی: به محض آنکه زیبایی چهره ساقی در جام جلوه کرد، ما از خود و هر چیزی که به ما مربوط می‌شد، دل کندیم و از قید و بندهای دنیوی رها شدیم.
المنه لله که بیک جرعه وصلت
درد از دل و دل از غم دیرینه بشستیم
هوش مصنوعی: پاداش و شکرگذاری مخصوص خداست که با یک جرعه از عشق تو، درد را از دل برداشتیم و غم‌های قدیمی را فراموش کردیم.
گر داشت دل ما قدری گرد کدورت
بازآی که ما گرد ز آیینه بشستیم
هوش مصنوعی: اگر دل ما کمی کدورت داشته باشد، دوباره برگرد و بگذار که این کدورت برطرف شود؛ زیرا ما مانند آینه‌ای هستیم که می‌خواهیم پاک و روشن بمانیم.
پرخون مکن از زخم ستم سینه اهلی
اکنون که بصد خون جگر سینه بشستیم
هوش مصنوعی: از درد و رنج ناشی از ظلم و ستم نپسند، چرا که اکنون با تمام سختی‌ها و مشکلات، توانسته‌ایم از آلودگی‌های قلب و جان خود پاک شویم.