شمارهٔ ۱۱۰۸
زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم
هرچند که دیدیم ازین پیش ندیدیم
منصور هم از دار نمایش غرضش بود
مردی که بپوشد هنر خویش ندیدیم
هرچند که گشتیم چو مجنون ز پی یار
یاری بجز از سایه خود بیش ندیدیم
بر چرخ منه نام مروت که ز خوانش
جز خون جگر قسمت درویش ندیدیم
باور که کند درد تو اهلی که توگویی
از نوش لبان فایده جز نیش ندیدیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم
هرچند که دیدیم ازین پیش ندیدیم
هوش مصنوعی: ما هرگز مرهمی برای دلهای شکسته غیر از دل خود نداشتیم، هرچند در گذشته چیزهایی دیدهایم که اکنون نمیتوانیم به آنها توجه کنیم.
منصور هم از دار نمایش غرضش بود
مردی که بپوشد هنر خویش ندیدیم
هوش مصنوعی: منصور نیز از صحنهی نمایش به دنبال هدفش بود، مردی که هنر خود را پنهان کند، ما هرگز ندیدیم.
هرچند که گشتیم چو مجنون ز پی یار
یاری بجز از سایه خود بیش ندیدیم
هوش مصنوعی: هرچند به دنبال محبوب خود مانند مجنون گشتیم، اما جز سایه خود، یار دیگری ندیدیم.
بر چرخ منه نام مروت که ز خوانش
جز خون جگر قسمت درویش ندیدیم
هوش مصنوعی: بر بلندای آسمان، نام انسانیت را نگذار، زیرا از خواندن این کتاب جز رنج و زخم دل، نصیب فقیران نبوده است.
باور که کند درد تو اهلی که توگویی
از نوش لبان فایده جز نیش ندیدیم
هوش مصنوعی: باور کن که کسی که دردی از تو دارد، متوجه شده است که جز زهر لبهای تو چیزی به دست نیاورده است.