شمارهٔ ۱۰۹۸
من سوخته داغ درون پرور عشقم
گر کعبه شوم حلقه بگوش در عشقم
ز آن آتش رسوایی من صد علم افراخت
تا عقل بداند که من از لشکر عشقم
چون ذره به مه دل ندهم مهر پرستم
آری همه حسنی نبود در خور عشقم
فرزند غمم از ازل آورده ام این درد
پرورده درد از پدر و مادر عشقم
هر کسکه چو اهلی ورق عشق مرا خواند
دانست که من آیتی از دفتر عشقم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من سوخته داغ درون پرور عشقم
گر کعبه شوم حلقه بگوش در عشقم
هوش مصنوعی: من به شدت تحت تاثیر عشق هستم و اگر به مقام و جایگاهی هم برسم، مثل کعبه که مورد احترام و زیارت است، باز هم فقط در عشق خود را میسازم و به آن تسلیم میشوم.
ز آن آتش رسوایی من صد علم افراخت
تا عقل بداند که من از لشکر عشقم
هوش مصنوعی: از آن شعلههای رسوایی من، احساسی عمیق بوجود آمده که نشان میدهد عقل باید بفهمد من جزو سپاه عشق هستم.
چون ذره به مه دل ندهم مهر پرستم
آری همه حسنی نبود در خور عشقم
هوش مصنوعی: هرچند که به اندازه یک ذره هم به ماه علاقه ندارم، اما به عشق خودم اهمیت میدهم. بله، همه خوبیها برای عاشق شدن کافی نیستند.
فرزند غمم از ازل آورده ام این درد
پرورده درد از پدر و مادر عشقم
هوش مصنوعی: من از همان ابتدا، غم را به عنوان فرزند خود به دوش میکشم و این درد را که بزرگ شده است، از عشق و وابستگی به پدر و مادر به ارث بردهام.
هر کسکه چو اهلی ورق عشق مرا خواند
دانست که من آیتی از دفتر عشقم
هوش مصنوعی: هر کسی که به احساسات و عشق من توجه کند، میفهمد که من نشانه و علامتی از داستان عشق خودم هستم.