گنجور

شمارهٔ ۱۰۹۶

من از صفای درون گر ز خود برون آیم
چو آب دیده توان کز درت درون آیم
اگرچه باد اجل برکند نهال تنم
اسیر خویشتنم جانب تو چون آیم
تو همچو باد روی من چو خاک مضطربم
مگر دمی بنشینی که باسکون آیم
چو آب دیده سبکروحتر از آنم من
که گر بسنجیم از خاک ره فزون آیم
هزار همچو تو اهلی کم است در ره عشق
منت بدرگه آن دوست رهنمون آیم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من از صفای درون گر ز خود برون آیم
چو آب دیده توان کز درت درون آیم
هوش مصنوعی: اگر من به آرامش درون خود برسم و از خودم خارج شوم، مانند آب چشم که می‌تواند از درون وجودم به بیرون بریزد، می‌توانم به درون تو برگردم.
اگرچه باد اجل برکند نهال تنم
اسیر خویشتنم جانب تو چون آیم
هوش مصنوعی: اگرچه زمان مرگ می‌تواند جسم من را نابود کند، اما در قلبم همیشه به تو وفادار خواهم ماند و به سوی تو می‌آیم.
تو همچو باد روی من چو خاک مضطربم
مگر دمی بنشینی که باسکون آیم
هوش مصنوعی: تو مانند نسیم هستی و من همچون خاکی هستم که بی‌قرار و مضطربم. فقط امید دارم که لحظه‌ای بر من بگذری تا آرام شوم.
چو آب دیده سبکروحتر از آنم من
که گر بسنجیم از خاک ره فزون آیم
هوش مصنوعی: من مانند آبی هستم که باعث می‌شود روح من سبک‌تر شود و اگر ما را با خاک مقایسه کنیم، من از آن هم بالاتر می‌روم.
هزار همچو تو اهلی کم است در ره عشق
منت بدرگه آن دوست رهنمون آیم
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، افرادی که به خوبی و نیکی مثل تو باشند به سختی پیدا می‌شوند، و من از محبت آن دوست راهنمایی می‌گیرم.