گنجور

شمارهٔ ۱۰۹۳

مه من که هرگز گزندت نه بینم
فراق توام سوخت چندت نه بینم
بصد سر و نازم اگر دیده افتد
یکی همچو قد بلندت نه بینم
به پایت چه ریزم که چیزی ندارم
بجز جان و آنهم پسندت نه بینم
چه چابک سواری که نازک غزالی
نیابم که صید کمندت نه بینم
تو آنشمعی ایشوخ بی چشم زخمی
که جز جان اهلی سپندت نه بینم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مه من که هرگز گزندت نه بینم
فراق توام سوخت چندت نه بینم
هوش مصنوعی: ای ماه من، هرگز آسیب تو را نمی‌بینم، اما دوری تو باعث سوختن من شده و این را نیز نمی‌بینم.
بصد سر و نازم اگر دیده افتد
یکی همچو قد بلندت نه بینم
هوش مصنوعی: اگر با تمام ظرافت و زیبایی‌ام، کسی همچون تو را ببینم، نخواهم دید.
به پایت چه ریزم که چیزی ندارم
بجز جان و آنهم پسندت نه بینم
هوش مصنوعی: برای تو چه چیزی نثار کنم که جز جانم را ندارم و حتی نمی‌دانم آیا آن هم برای تو پسندیده است یا نه.
چه چابک سواری که نازک غزالی
نیابم که صید کمندت نه بینم
هوش مصنوعی: چه سوار چابکی که من غزالی نازک و زیبا را نمی‌بینم، زیرا که شکار کمند تو را نمی‌نگرم.
تو آنشمعی ایشوخ بی چشم زخمی
که جز جان اهلی سپندت نه بینم
هوش مصنوعی: تو آن شمعی هستی که بدون چشم زخم، فقط جان پاک و خالصت را می‌بینم.