گنجور

شمارهٔ ۱۰۸۷

ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ام
شکسته تر ز هلالم ببین که چون شده ام
تو خواستی جگرم پاره پاره لاله صفت
بهر صفت که تو میخواستی کنون شده ام
مرا بحلقه مستان زنده دل ره نیست
که من ز دایره زندگی برون شده ام
برون فتاده چو پروانه ام ز صحبت شمع
ز بسکه سوخته از آتش درون شده ام
چو سبزه خشک شدم راز دل نگفتم هیچ
اگرچه جمله زبانم عجب زبون شده ام
دلم ز گریه خون گرچه سوختم باری
شکفته تر ز گل اشک لاله گون شده ام
مرا به گلشن وصل تو جای بایستی
به گلخن از ستم بخت واژگون شده ام
مگو که کوهکنم از ستمکشی اهلی
که من ز بار ستم کوه بیستون شده ام

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ام
شکسته تر ز هلالم ببین که چون شده ام
هوش مصنوعی: مثل شفق، از اشک‌های خود غرق در خون شده‌ام. ببین که چقدر دلم شکسته و از هلال ماه هم رنجورترم.
تو خواستی جگرم پاره پاره لاله صفت
بهر صفت که تو میخواستی کنون شده ام
هوش مصنوعی: تو خواستی که من خیلی درد و رنج بکشم و مانند گل لاله در عذاب باشم، حالا به خاطر خواسته‌های تو این‌طور شدم.
مرا بحلقه مستان زنده دل ره نیست
که من ز دایره زندگی برون شده ام
هوش مصنوعی: من به جمع مستان و شادمانان راهی ندارم، زیرا از دایره زندگی و خوشی‌ها خارج شده‌ام.
برون فتاده چو پروانه ام ز صحبت شمع
ز بسکه سوخته از آتش درون شده ام
هوش مصنوعی: من مانند پروانه‌ای از نزد شمع فرار کرده‌ام، زیرا به‌قدری از آتش درونم سوخته‌ام که دیگر نمی‌توانم در جمع شمع بمانم.
چو سبزه خشک شدم راز دل نگفتم هیچ
اگرچه جمله زبانم عجب زبون شده ام
هوش مصنوعی: زمانی که مثل یک سبزه خشک شده‌ام، هیچ‌کس را از راز دلم باخبر نکرده‌ام، هرچند که به خاطر سکوت من، همه ممکن است فکر کنند که زبانم بسیار گویا شده است.
دلم ز گریه خون گرچه سوختم باری
شکفته تر ز گل اشک لاله گون شده ام
هوش مصنوعی: قلبم اگرچه از گریه و درد به شدت آسیب دیده، اما همچنان مانند گلی باز شده‌ام و اشک‌هایم رنگ لاله را دارند.
مرا به گلشن وصل تو جای بایستی
به گلخن از ستم بخت واژگون شده ام
هوش مصنوعی: برای رسیدن به باغ وصالت باید در گلخن بمانم، زیرا به خاطر بخت بد، به حالتی ناگوار افتاده‌ام.
مگو که کوهکنم از ستمکشی اهلی
که من ز بار ستم کوه بیستون شده ام
هوش مصنوعی: نگو که من به خاطر ظلم و ستم، کارگر کوهسار هستم؛ زیرا من خود به خاطر بار سنگین ستم، به کوهی مثل بیستون تبدیل شده‌ام.